چو آفتاب رخت سايه بر جهان انداخت
چو آفتاب رخت سايه بر جهان انداخت شاعر : فخرالدين عراقي جهان کلاه ز شادي بر آسمان انداخت چو آفتاب رخت سايه بر جهان...
شنبه، 6 فروردين 1390
عراقي بار ديگر توبه بشکست
عراقي بار ديگر توبه بشکست شاعر : فخرالدين عراقي ز جام عشق شد شيدا و سرمست عراقي بار ديگر توبه بشکست خراب چشم...
شنبه، 6 فروردين 1390
ساقي قدحي شراب در دست
ساقي قدحي شراب در دست شاعر : فخرالدين عراقي آمد ز شراب خانه سرمست ساقي قدحي شراب در دست همچون سر زلف خويش بشکست...
شنبه، 6 فروردين 1390
از پرده برون آمد ساقي، قدحي در دست
از پرده برون آمد ساقي، قدحي در دست شاعر : فخرالدين عراقي هم پرده‌ي ما بدريد، هم توبه‌ي ما بشکست از پرده برون آمد...
شنبه، 6 فروردين 1390
دو اسبه پيک نظر مي‌دوانم از چپ و راست
دو اسبه پيک نظر مي‌دوانم از چپ و راست شاعر : فخرالدين عراقي به جست و جوي نگاري، که نور ديده‌ي ماست دو اسبه پيک نظر...
شنبه، 6 فروردين 1390
شوري ز شراب خانه برخاست
شوري ز شراب خانه برخاست شاعر : فخرالدين عراقي برخاست غريوي از چپ و راست شوري ز شراب خانه برخاست کز هر طرفي هزار...
شنبه، 6 فروردين 1390
از ميکده تا چه شور برخاست؟
از ميکده تا چه شور برخاست؟ شاعر : فخرالدين عراقي کاندر همه شهر شور و غوغاست از ميکده تا چه شور برخاست؟ کان روي...
شنبه، 6 فروردين 1390
باز مرا در غمت واقعه جاني است
باز مرا در غمت واقعه جاني است شاعر : فخرالدين عراقي در دل زارم نگر، تا به چه حيراني است باز مرا در غمت واقعه جاني...
شنبه، 6 فروردين 1390
ز خواب، نرگس مست تو سر گران برخاست
ز خواب، نرگس مست تو سر گران برخاست شاعر : فخرالدين عراقي خروش و ولوله از جان عاشقان برخاست ز خواب، نرگس مست تو سر...
شنبه، 6 فروردين 1390
ناگه از ميکده فغان برخاست
ناگه از ميکده فغان برخاست شاعر : فخرالدين عراقي ناله از جان عاشقان برخاست ناگه از ميکده فغان برخاست هاي و هويي...
شنبه، 6 فروردين 1390
مهر مهر دلبري بر جان ماست
مهر مهر دلبري بر جان ماست شاعر : فخرالدين عراقي جان ما در حضرت جانان ماست مهر مهر دلبري بر جان ماست درد آن دلدار...
شنبه، 6 فروردين 1390
چنين که حال من زار در خرابات است
چنين که حال من زار در خرابات است شاعر : فخرالدين عراقي مي مغانه مرا بهتر از مناجات است چنين که حال من زار در خرابات...
شنبه، 6 فروردين 1390
نديده‌ام رخ خوب تو، روزکي چند است
نديده‌ام رخ خوب تو، روزکي چند است شاعر : فخرالدين عراقي بيا، که ديده به ديدارت آرزومند است نديده‌ام رخ خوب تو، روزکي...
شنبه، 6 فروردين 1390
جانا، نظري، که دل فگار است
جانا، نظري، که دل فگار است شاعر : فخرالدين عراقي بخشاي، که خسته نيک زار است جانا، نظري، که دل فگار است درياب...
شنبه، 6 فروردين 1390
دل، چو در دام عشق منظور است
دل، چو در دام عشق منظور است شاعر : فخرالدين عراقي ديده را جرم نيست، معذور است دل، چو در دام عشق منظور است گرچه...
شنبه، 6 فروردين 1390
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟ شاعر : فخرالدين عراقي کز زخمه‌ي آن نه فلک اندر تک و تاز است ساز طرب عشق که داند...
شنبه، 6 فروردين 1390
در کوي خرابات، کسي را که نياز است
در کوي خرابات، کسي را که نياز است شاعر : فخرالدين عراقي هشياري و مستيش همه عين نماز است در کوي خرابات، کسي را که...
شنبه، 6 فروردين 1390
طره‌ي يار پريشان چه خوش است
طره‌ي يار پريشان چه خوش است شاعر : فخرالدين عراقي قامت دوست خرامان چه خوش است طره‌ي يار پريشان چه خوش است سبزه...
شنبه، 6 فروردين 1390
در سرم عشق تو سودايي خوش است
در سرم عشق تو سودايي خوش است شاعر : فخرالدين عراقي در دلم شوقت تمنايي خوش است در سرم عشق تو سودايي خوش است بر...
شنبه، 6 فروردين 1390
رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است
رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است شاعر : فخرالدين عراقي به زير هر خم زلفش هزار نيرنگ است رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ...
شنبه، 6 فروردين 1390