ساقي قدحي شراب در دست
ساقي قدحي شراب در دست شاعر : فخرالدين عراقي آمد ز شراب خانه سرمست ساقي قدحي شراب در دست همچون سر زلف خويش بشکست...
شنبه، 6 فروردين 1390
با شمع روي خوبان پروانه‌اي چه سنجد؟
با شمع روي خوبان پروانه‌اي چه سنجد؟ شاعر : فخرالدين عراقي با تاب موي جانان ديوانه‌اي چه سنجد؟ با شمع روي خوبان پروانه‌اي...
شنبه، 6 فروردين 1390
به دست غم گرفتارم، بيا اي يار، دستم گير
به دست غم گرفتارم، بيا اي يار، دستم گير شاعر : فخرالدين عراقي به رنج دل سزاوارم، مرا مگذار، دستم گير به دست غم گرفتارم،...
شنبه، 6 فروردين 1390
ساقي، ز شکر خنده شراب طرب انگيز
ساقي، ز شکر خنده شراب طرب انگيز شاعر : فخرالدين عراقي در ده، که به جان آمدم از توبه و پرهيز ساقي، ز شکر خنده شراب...
شنبه، 6 فروردين 1390
تماشا مي‌کند هر دم دلم در باغ رخسارش
تماشا مي‌کند هر دم دلم در باغ رخسارش شاعر : فخرالدين عراقي به کام دل همي نوشد مي لعل شکر بارش تماشا مي‌کند هر دم...
شنبه، 6 فروردين 1390
راحت سر مردمي ندارد
راحت سر مردمي ندارد شاعر : فخرالدين عراقي دولت دل همدمي ندارد راحت سر مردمي ندارد کو ديده‌ي مردمي ندارد ز...
شنبه، 6 فروردين 1390
بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد
بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد شاعر : فخرالدين عراقي بيا، که گل ز رخت شرمسار مي‌گذرد بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
اگر يکبار زلف يار از رخسار برخيزد
اگر يکبار زلف يار از رخسار برخيزد شاعر : فخرالدين عراقي هزاران آه مشتاقان ز هر سو زار برخيزد اگر يکبار زلف يار از...
شنبه، 6 فروردين 1390
در من نگرد يار دگربار که داند
در من نگرد يار دگربار که داند شاعر : فخرالدين عراقي زين پس دهدم بر در خود بار که داند؟ در من نگرد يار دگربار که...
شنبه، 6 فروردين 1390
اي دل، چو در خانه‌ي خمار گشادند
اي دل، چو در خانه‌ي خمار گشادند شاعر : فخرالدين عراقي مي‌نوش، که از مي گره کار گشادند اي دل، چو در خانه‌ي خمار گشادند...
شنبه، 6 فروردين 1390
به خرابات شدم دوش مرا بار نبود
به خرابات شدم دوش مرا بار نبود شاعر : فخرالدين عراقي مي‌زدم نعره و فرياد ز من کس نشنود به خرابات شدم دوش مرا بار...
شنبه، 6 فروردين 1390
اگر فرصت دهد، جانا، فراقت روزکي چندم
اگر فرصت دهد، جانا، فراقت روزکي چندم شاعر : فخرالدين عراقي زماني با تو بنشينم، دمي در روي تو خندم اگر فرصت دهد،...
شنبه، 6 فروردين 1390
چه خوش بودي، دريغا، روزگارم؟
چه خوش بودي، دريغا، روزگارم؟ شاعر : فخرالدين عراقي اگر با من خوشستي غمگسارم چه خوش بودي، دريغا، روزگارم؟ کنون...
شنبه، 6 فروردين 1390
نيست کاري به آنم و اينم
نيست کاري به آنم و اينم شاعر : فخرالدين عراقي صنع پروردگار مي‌بينم نيست کاري به آنم و اينم نيست پرواي عقلم و...
شنبه، 6 فروردين 1390
ناخورده شراب مي‌خروشيم
ناخورده شراب مي‌خروشيم شاعر : فخرالدين عراقي خود تا چه کنيم؟ اگر بنوشيم ناخورده شراب مي‌خروشيم اين لحظه هنوز...
شنبه، 6 فروردين 1390
ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان
ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان شاعر : فخرالدين عراقي ز جان، اي دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان ز دل،...
شنبه، 6 فروردين 1390
عاشقي داني چه باشد؟ بي‌دل و جان زيستن
عاشقي داني چه باشد؟ بي‌دل و جان زيستن شاعر : فخرالدين عراقي جان و دل بر باختن، بر روي جانان زيستن عاشقي داني چه...
شنبه، 6 فروردين 1390
بي‌رخت جانا، دلم غمگين مکن
بي‌رخت جانا، دلم غمگين مکن شاعر : فخرالدين عراقي رخ مگردان از من مسکين، مکن بي‌رخت جانا، دلم غمگين مکن از فراقت...
شنبه، 6 فروردين 1390
اي يار، بيا و ياريي کن
اي يار، بيا و ياريي کن شاعر : فخرالدين عراقي رنجه شو و غم‌گساريي کن اي يار، بيا و ياريي کن يادم کن و حق‌گزاريي...
شنبه، 6 فروردين 1390
اي در ميان جانم گنجي نهان نهاده
اي در ميان جانم گنجي نهان نهاده شاعر : فخرالدين عراقي بس نکته‌هاي معني اندر زبان نهاده اي در ميان جانم گنجي نهان...
شنبه، 6 فروردين 1390