شود ميسر و گويي که در جهان بينم؟
شود ميسر و گويي که در جهان بينم؟ شاعر : فخرالدين عراقي که باز با تو دمي شادمانه بنشينم؟ شود ميسر و گويي که در جهان...
شنبه، 6 فروردين 1390
نيست کاري به آنم و اينم
نيست کاري به آنم و اينم شاعر : فخرالدين عراقي صنع پروردگار مي‌بينم نيست کاري به آنم و اينم نيست پرواي عقلم و...
شنبه، 6 فروردين 1390
مرا جز عشق تو جاني نمي‌بينم نمي‌بينم
مرا جز عشق تو جاني نمي‌بينم نمي‌بينم شاعر : فخرالدين عراقي دلم را جز تو جاناني نمي‌بينم نمي‌بينم مرا جز عشق تو جاني...
شنبه، 6 فروردين 1390
بر در يار من سحر مست و خراب مي‌روم
بر در يار من سحر مست و خراب مي‌روم شاعر : فخرالدين عراقي جام طرب کشيده‌ام، زآن به شتاب مي‌روم بر در يار من سحر مست...
شنبه، 6 فروردين 1390
من آن قلاش و رند بي‌نوايم
من آن قلاش و رند بي‌نوايم شاعر : فخرالدين عراقي که در رندي مغان را پيشوايم من آن قلاش و رند بي‌نوايم حريف پاکباز...
شنبه، 6 فروردين 1390
ما چو قدر وصلت، اي جان و جهان، نشناختيم
ما چو قدر وصلت، اي جان و جهان، نشناختيم شاعر : فخرالدين عراقي لاجرم در بوته‌ي هجران تو بگداختيم ما چو قدر وصلت،...
شنبه، 6 فروردين 1390
ما دگرباره توبه بشکستيم
ما دگرباره توبه بشکستيم شاعر : فخرالدين عراقي وز غم نام و ننگ وارستيم ما دگرباره توبه بشکستيم کمر عاشقانه بر...
شنبه، 6 فروردين 1390
افسوس! که باز از در تو دور بمانديم
افسوس! که باز از در تو دور بمانديم شاعر : فخرالدين عراقي هيهات! که از وصل تو مهجور بمانديم افسوس! که باز از در تو...
شنبه، 6 فروردين 1390
گر چه ز جهان جوي نداريم
گر چه ز جهان جوي نداريم شاعر : فخرالدين عراقي هم سر به جهان فرو نياريم گر چه ز جهان جوي نداريم عالم همه حبه‌اي...
شنبه، 6 فروردين 1390
ما، کانده تو نياز داريم
ما، کانده تو نياز داريم شاعر : فخرالدين عراقي دست از تو چگونه باز داريم؟ ما، کانده تو نياز داريم کز سوز غم تو...
شنبه، 6 فروردين 1390
من که هر لحظه زار مي‌گريم
من که هر لحظه زار مي‌گريم شاعر : فخرالدين عراقي از غم روزگار مي‌گريم من که هر لحظه زار مي‌گريم کرد از من کنار،...
شنبه، 6 فروردين 1390
گر ز شمعت چراغي افروزيم
گر ز شمعت چراغي افروزيم شاعر : فخرالدين عراقي خرمن خويش را بدان سوزيم گر ز شمعت چراغي افروزيم آتشي، کز درون برافروزيم...
شنبه، 6 فروردين 1390
گر چه دل خون کني از خاک درت نگريزيم
گر چه دل خون کني از خاک درت نگريزيم شاعر : فخرالدين عراقي جز تو فريادرسي کو که درو آويزيم؟ گر چه دل خون کني از خاک...
شنبه، 6 فروردين 1390
ناخورده شراب مي‌خروشيم
ناخورده شراب مي‌خروشيم شاعر : فخرالدين عراقي بنگر چه کنيم؟ اگر بنوشيم ناخورده شراب مي‌خروشيم پس بيهده ما چه مي‌خروشيم؟...
شنبه، 6 فروردين 1390
ناخورده شراب مي‌خروشيم
ناخورده شراب مي‌خروشيم شاعر : فخرالدين عراقي خود تا چه کنيم؟ اگر بنوشيم ناخورده شراب مي‌خروشيم اين لحظه هنوز...
شنبه، 6 فروردين 1390
خيزيد، عاشقان، نفسي شور و شر کنيم
خيزيد، عاشقان، نفسي شور و شر کنيم شاعر : فخرالدين عراقي وز هاي و هو، جهان همه زير و زبر کنيد خيزيد، عاشقان، نفسي...
شنبه، 6 فروردين 1390
خيز، تا قصد کوي يار کنيم
خيز، تا قصد کوي يار کنيم شاعر : فخرالدين عراقي گذري بر در نگار کنيم خيز، تا قصد کوي يار کنيم وز غمش ناله‌هاي...
شنبه، 6 فروردين 1390
تا کي از دست فراق تو ستم‌ها بينيم؟
تا کي از دست فراق تو ستم‌ها بينيم؟ شاعر : فخرالدين عراقي هيچ باشد که تو را بار دگر وابينيم تا کي از دست فراق تو...
شنبه، 6 فروردين 1390
ز جورش در فغانم، چند نالم؟
ز جورش در فغانم، چند نالم؟ شاعر : فخرالدين عراقي گذشت از حد نفيرم، با که گويم؟ ز جورش در فغانم، چند نالم؟ که...
شنبه، 6 فروردين 1390
ز دلتنگي به جانم با که گويم؟
ز دلتنگي به جانم با که گويم؟ شاعر : فخرالدين عراقي ز غصه ناتوانم، با که گويم؟ ز دلتنگي به جانم با که گويم؟ ز...
شنبه، 6 فروردين 1390