مسیر جاری :
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050894.jpg)
پا به پاي نيروها
سال 1361 بود. شبي در اصفهان مهمان حاجي شدم كه به تازگي از مرخصي بلوچستان آمده بود. تا آن زمان هنوز ازدواج نكرده بودم. حاجي رو كرد به پدرش و گفت:...
سهشنبه، 15 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050892.jpg)
دلبستگي به نيروهاي مسلمان كرد
«... شما اگر مي خواهيد واقعاً « احمد » را آن طور كه بود بشناسيد، لازم نيست سراغ ما بچه هاي سپاه بياييد. شما برويد سراغ مردم كردستان. برويد پاي...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050893.jpg)
در غم و شادي ها شريك بود
يك روز، براي غذا به مسجد جامع- خرمشهر- آمديم. در بيرون مسجد ديديم، ديگ هاي غذا خالي است. امير... آمد و به پيرمرد مسني كه آن جا بود گفت: « اين...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050890.jpg)
كليد همه ي قفل ها
گوش ايستاده بودند تا داماد بياد؛ يك جماعت از آن بچه هاي ناقلاي اطلاعات عمليات كه با او شوخي داشتند. علي آقا بي خبر از همه چيز چشمش افتاد به سي...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050891.jpg)
بين نيروها مي خوابيد
ظهر بود. صداي زنگ در منزل به گوش رسيد. آقا يوسف بود. در را كه باز كردم، ديدم واي خداي من! باز هم مهمان ناخوانده! با لبخند گفت:
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050889.jpg)
با همه رفيق بود
شهيد كاظمي با تمام دوستان و همكاران، چه مادون و چه مافوق، برخوردي انساني و اسلامي داشت. بعضاً اگر در خصوص مسائل كاري با كسي اصطكاك پيدا مي كرد،...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050887.jpg)
سطوت و رأفت
يادم هست يك بار شهيد دستواره بدجوري به برادر « احمد » حمله كرد؛ طوري كه فكر مي كرديم الان است كه با او دست به يقه بشود! برادر « احمد » هم كه...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050888.jpg)
بسيجي ها را جا به جا مي كرد!
مدتي همراه با آقا اسماعيل در چادرها مستقر بوديم. هوا سرد بود و طاقت فرسا. او در همه چيزش- غذا خوردن و خوابيدن و گفت و گو كردن و ...- در كنارمان...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050886.jpg)
جاي همه را مرتب مي كرد
آراسته، تميز، مودب، متين، خوش برخورد و صميمي بود. در يك برخورد به او علاقه مند مي شدي. حاج اصغر جواني را مي گويم. بزرگي در رفتار و كردارش نمايان...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050885.jpg)
وقتي همه خواب بودند
شهيد مهدي زين الدين: هميشه به مسئولان لشكرش توصيه مي كرد كه براي رزمندگان اسلام احترام خاصّي قائل شوند و هميشه خود را نسبت به آن ها بدهكار بدانند....
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050884.jpg)
اگر دل آنان بشكند، مسئوليم
روز بيست و يك يا بيست و دو مهرماه 1359 بود. خرمشهر به شدت زير آتش سلاح هاي سنگين عراقي ها بود. ميدان راه آهن، پليس راه و آتش نشاني و... براي...
دوشنبه، 14 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050883.jpg)
رزمنده بايد راحت باشد
آقايان صليبي و غلامي، فرمانده و جانشين گردان علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) به درجه رفيع شهادت نايل آمده بودند و آن گردان فاقد فرمانده و جانشين...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/00508821.jpg)
خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه،...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/005088211.jpg)
خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه،...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050882.jpg)
خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه،...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050880.jpg)
سوار كردن بسيجي ها مهم تر است
بسيجي، زير يك خم « حاجي » را گرفت تا فن بارانداز را اجرا كنه. اما تا بجنبد « حاجي » فن بدلش را زد و پشت او را به زمين آورد. غريو « الله اكبر...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050881.jpg)
رفع نياز همرزمان از وسايل شخصي
ساعتي نگذشت كه ماشين « حاجي » از دور نمايان شد و در دامنه ي قله توقف كرد؛ شيرمردي كه جنگ، موهايش را سفيد كرده بود. كيسه ي خشابي به سينه بسته،...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050879.jpg)
كي از همه محروم تره؟
يك بار، در يكي از محلات اطراف، با يكي از جوان ها، واليبال بازي مي كرده كه يكي از اين جوان ها تحت تأثير اخلاق او قرار مي گيرد. بعدها آن جوان به...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050877.jpg)
همبازي بچه ها، هم مباحثه اي طلاب
وقت هاي غيركار، زياد گرم مي گرفت با بچه ها. با همه صميمي بود؛ صميميتش ولي با ما كردهاي پيشمرگ جور ديگري بود. خيلي وقت مي گذاشت برايمان. دل مان...
يکشنبه، 13 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050878.jpg)
كمك براي حفر كانال
سن بالايي نداشت اما حكم ريش سفيد اقوام را داشت. دلگرمي و انسجامي خاص به فاميل بخشيده بود. نه اينكه با زبان چنين كاري كرده باشد؛ او مرد عمل بود....
يکشنبه، 13 مهر 1393
گروه بندی
برگزیده ها
تازه های مقالات
تجلى غدیر در عصر ظهور
سفر به دل روسیه: تجربهی گردشگری در سرزمین سرد و دلنشین
رابطه قربانی و ذبح حیوان با قرب و شکر خدا چیست؟
قوانین مربوط به استرداد بلیط اتوبوس
ماجرای قربانی کردن هابیل و قابیل در روایات
هیپنوتیزم شدن در بازی همستر و دیگر شبکههای اجتماعی
بازی همستر و مشکلات تاندون دست
بررسی بازی همستر کامبت از نگاه روانشناسی
علت پر مخاطب بودن بازی های «نات کوین» و «همستر کامبت» در چیست؟
فلسفه راه اندازی بازی کریپتویی همسترکامبت توسط سازندگانش چیست؟
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
متن زیارت عاشورا با خط درشت به همراه ترجمه + صوت
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
پیش شماره شهر های استان تهران
لیست ویژگیهای شخصیتی