نویسنده: هنری فورد
برگردان محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
برگردان محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
مساله ی یهود چگونه با کشاورزی برخورد می کند؟
میزان املاک حقیقی یهودیان برای همه آشکار است، اما متاسفانه شامل تمام زمین هایی نمی شود که برای آن برنامه دارند. بسیاری از شهر های امریکا خصوصیت های خود را به طور کامل در طی 15 سال به دلیل معاملات speculation یهودی در خصوص سکونت تغییر داده اند. و این واقعه در شهر های شرقی تر ریشه دوانده است که افزایش سرسام آور و غیر ممنصفانه ای اخیرا در اجاره بها داشته است که به مقدار زیادی به مالکان یهودی برمی گردد. حاکم یکی از مهم ترین ایالات ما از امضای لایحه ی تعیین کننده ی اجاره بها بیزار است. این دودلی زمانی بیشتر شد که فشار بسیار سنگینی برای تحمیل خواسته های مالی یهودی بر او و موقعیت های مجاورش تحمیل شد. او سرانجام تصمیم گرفت که لایحه را امضا کند و اثر قانونی آن را فدا کند. حقیقتی که او را مصمم کرد بررسی شخص او و بررسی های ماموران شخصی اش در هزاران مورد سوء استفاده است. او دریافت که این عملی رایج در بین مالکان یهودی برای انتقال قطعه ی یکسانی از مالکیت از هر سو به هر یک از اعضای خانواده به ترتیب است. هر "انتقال" transfer توجیهی برای افزایشی جدید در اجاره بها است. مردانی که چشم شان را به روی مساله ی یهود به روش های مختلف باز کرده اند بدانید این هم راهی بود که حاکمی چشم هایش را باز کرد.اگر چه این صفت تنها مخصوص مالکان یهودی نیست و مالکان غیریهودی نیز ترفند یکسانی دارند. ولی اجاره دادن زمین کشاورزی landlordism مخصوص جاه طلبی یهودی وبرتری طلبی اوست؛ یهود مالک امریکا است. هر گروهی از اجاره نشین ها تقریبا در هر جای امریکا به جز غرب می تواند این موضوع را شهادت دهد.
نه اینکه اجاره دادن زمین کشاورزی landlordism به خودی خود نکوهیده باشد، بلکه چیزهایی که با آن می آید نکوهیده است و ضد اجتماعی و ضد امریکایی است. و تنها اینجاست که می توان این نکات را دریافت. بعضی از قدیمی ترین و مقدس ترین زیارتگاه های امریکایی در شرق تقریبا تمام مشخصه ی خود را به خاطر خلوت شکنی invasion از دست داده اند – نه به خاطر حضور "بیگانگان" – بلکه به خاطر یهودیان.
یکی از بیش ترین افرادی که خلوت شکنی invasion را می توان در آن ها دید و از لحاظ آماری بیش ترین بی اعتمادی را پخش کرده اند، یهودیانی هستند که به عنوان یکی از جمعیت های یهودی در ایالات متحده هستند.
آیا شما می دانید که یکی از ملیت هایی که حکومت ایالات متحده پرسیدن سوال از آن ها را چه برای تعداد مهاجران یا سرشماری افراد ممنوع کرده است یهود است؟
آیا می دانید اگر زمانی حکومت ایالات متحده بخواهد هر چیزی را درباره ی یهودیان بداند باید به آمار هایی رجوع کند که خود یهودیان تایید کرده اند؟
اگر ملیتی ادعا کند که هیچ ملیتی در حکومت ایالات متحده احترامی همانند یهودیان ندارد،هیچ جامعه ی آماری که به حکومت اجازه بدهد که از راه اداری مدارکی جمع کند، وجود ندارد، چرا باید خودش را همانند ملیتی جدا بداند و از مدارکش نگهداری کند؟
یهودیان ایالات متحده، همانند یهودیان که در هر کشور اروپایی، ملیتی در بین خودشان هستند با حکومتی از خودشان و سیاستی مال خودشان، و اسنادی برای خودشان؛ و حکومت ایالات متحده با حکومت یهودی در امریکا از طریق یهودیان برگزیده تجارت می کند – شک نکنید.
اگرچه انحرافاتی وجود دارد. موضوع آمارهای یهودی دوباره بالا خواهد گرفت. در این فاصله نگاهی مختصر به تغییرات سریع بسیاری از شهر های امریکایی می اندازیم که در تمام بخش های زمین که با این اعتقاد که آمار های یهودی جمع آوری شده توسط یهودیان برای استفاده ی غیریهودیان سرتاسر حقایق را اشتباه گزارش داده اند، و این باور زمانی تقویت می شود که آمارهایی که یهودیان برای استفاده ی یهود داده اند بسیار متفاوت از آن هایی است که برای جهان خارج داده اند.
اجاره دادن زمین کشاورزی landlordism را شاید بتوان با گرایش در جهت معاملات یهودی توضیح داد. و ما می دانیم که تملک حقیقی یکی از پرمخاطره ترین شغل ها را می آفریند، با رسوایی تقریبا مصیبت بار است. یهود را نمی توان به خاطر مالک شدن محکوم کرد؛ برای این که چشم گیرترین مالک در امریکا است؛ او نمی تواند جدای همکاران غیریهود تبهکارش برای سوء استفاده محکوم شود، او این را امتیازش به عنوان یک مالک می داند. اما موضوع نگران کننده برای امریکا شهرهایی است که در کتاب های درسی آن بچه های ما یاد می گیرند که آن را زادگاه آزادی و حتی سخنرانان عقاید و رسوم امریکایی ببینند، باید شهرهای یهودی از لحاظ اقتصادی و مالی باشد، و سربازان سرزمین های جدید دنیای بولشویسم world's Bolshevism باشند.
با این حال تاکنون یهود در امریکا به دنبال زمین نبوده است. این یک خصوصیت است. یهود یک کشاورز نیست. مایه ی بسی خوشبختی است که او این گونه ساخته شده است، اما کار تولید محصولات کشاورزی نداشته و تا کنون ندارد، ولی هر چیزی به او جذب می شود. انتخابش در زمین این است: زمینی که از معادن طلا تولید می کنند و زمینی که اجاره بها تولید می کنند. زمین هایی که فقط سیب زمینی و گندم تولید می کنند برای او به طور مستقیم جالب نیستند.
البته این درست است که یهود به طور واضح در کشورهایی مثل هلند و رومانی درخواست زمین کرده است. هیچ قانونی علیه زمین داری یهودیان در این کشور ها تا کنون به طور موثر نتوانسته از کنترل آن ها بر تمام استان ها جلوگیری کند. نه این که یهودیان خواستار کشاورزی در زمین اند، بلکه انتخاب شان کاشت کشاورزها بود. با روش های نادرست و استفاده از "چهره های غیریهودی" Gentile fronts آن ها می توانند همیشه بدون دلواپسی سرزمین را کنترل کنند و بنابراین با تسلط بر رعیت ها آن ها می توانند تقریبا هر شرایطی را که می خواهند به وجود آورند. این کاری است که در حقیقت انجام هم دادند. این همان مساله ی یهود در آن قسمت های دنیا است. نه برای اهداف کشاورزی، که باید فهمانده شود، بلکه به هدف کنترل کردن منابع اصلی سلامتی در کشورهای کشاوزی و برای این که کنترل مردم را از دست رهبران طبیعی غیریهودی خارج کنند.
این دو چیز همیشه در کشور هایی با هم می آید که اندیشمندان یا زمین داران اشرافی هستند که مردم به آن ها به عنوان رهبر نگاه می کنند: طرح یهودی رهبری را که با کنترل زمین به دست آمده باشد تخریب می کند. البته این سودآور است اماوقتی که شما با دقت بیش تری اتمام طرح را بررسی می کنید همیشه چیزهای دیگری را می بینید که منافع را دربرگرفته اند. طرح یهودی کامل و بی نقص برای کنترل جهانی World Control طرحی است که شامل دادن قربانی مثل دیگر طرح ها نباشد، سوددهی در هر مرحله بسیار بالا باشد و منفعت بیش تر با اطمینان بیش تر هدفی است که در حال دست یابی است.
در امریکا اشراف سالاری وجود نداشت که بتوانند به سرعت تحت این عنوان کنترل سرزمینی را به دست آورند. فعالیت یهودی در ایالات متحده تا کنون خودش را محدود به کنترل زمین هایی کرده است که ثمره ی زمین هایی است که از قبل به دست آورده بودند: برای همین است که می گویند علاقه ی یهود تله گذاری نیست، بلکه آن ها تجارت پوست fur را کنترل می کنند.
اما درباره ی پوست ها، بررسی برخی از رویداد ها که چگونه به نتیجه ی مطلوب می رسند، بسیار سرگرم کننده خواهد بود. طی جنگ هیاهوی بزرگی درباره ی کنترل آلمان ها بر تجارت پوست امریکایی ها به وجود آمد. این درست بود که تجارت پوست از آلمان کنترل می شد، اما نه توسط آلمانی ها—بلکه توسط یهودیان! هم چنین جنجال هایی درباره ی زورگیری، مصادره و البته خیانت تجارت پوست "آلمانی ها" در امریکا به پا شد، و "امریکایی ها"یی که آن را می خریدند –یهودیان بودند! کنترل حقیقی هیچ گاه تغییر نکرد؛ منافع آن هنوز هم راهش را در صندوق پول "بین المللی" پیدا می کند.
اما پوست ها تنها یک مثال بود. علاقه ی یهود به تله گذاشتن در کشت غلات نیست، بلکه کنترل غلاتی است که از آن محصولات دیگری به دست می آید. نیاز ایالات متحده "فهرستی از رجال کارشناس امور مالی یهودی" Who's Who of Jewish Financiers است که مردم بتوانند افرادی را که باعث این "مخمصه" corner یا "کودتا" coup شده اند را بشناسند. این گرایشات که به سادگی گنجینه ی تولیدی امریکا را می رباید و مصرف کننده های امریکایی می دهند و می دهند و می دهند، قادر بوده است که تقریبا بدون پنهان کردن چیزی کارش را انجام دهد به دلیل تجارت پرشیب مردم امریکا است همان طور که در روزنامه ها می خوانید. و البته هم زمان با روزنامه ی امریکایی American newspaper که با خرسندی شما را مطلع می کند که این مرد یک ایتالیایی است و آن یکی لهستانی است و دیگری بریتانیایی است، هرگز به شما نخواهد گفت که مرد چهارم یک یهودی است. یک سازمان یهودی، چه بزرگ و چه کوچک،در هر شهری وجود دارد، که از این کار جلوگیری می کند – و آن ها با روش هایی جلوگیری می کنند که خشونت آمیز است و کاملا حقوق ایده آل شهروند امریکایی را تخریب می کند.
بنابراین تا کنون، این طرح در ایالات متحده بهره وری شخصی را متوقف کرده تا جایی که از تولید کننده عبور کرده و به مصرف کننده ای رسیده است که بیشترین مقدار سود را می توان از وی دریافت کرد و کنترل آن اینجاست. این سرویسی نیست که مردم برای آن پول می پردازند؛ بلکه پول آن ها مصادره می شود.
اما حرکت جدیدی در ایالات متحده آغاز شده است. میلیون ها یهودی اکنون بدون دلواپسی در حال استفاده از زمین های امریکایی برای زمانی نامحدود هستند. درگذشته کنترل کتان کافی بود، همان طور که نان کنترل می شد، اما اکنون حرکت به سمت کنترل زمین های کشت کتان است. کارها به دقت کنترل شده است؛ "جبهه ی غیریهود" Gentile fronts تقریبا انحصاری است؛ اما کوره راهی را دنبال می کند که در آن "هیچ روزنه" blinds ای وجود ندارد و پر از "دست فروشان" false agent دغل کار است، و شما در نهایت به یهود بین الملل می رسید، همان کسانی که سلطنت در لندن London را ترتیب دادند.
بسیاری از یهودیان از استقلال دیربن THE DEARBORN INDEPENDENT نوشته اند که می گوید آن ها از طرح های رادیکالی برای کنترل جهانی خبر نداشتند. کاش می شد باور کرد که آن ها این کار را انجام ندادند. یک هدف این مقالات صحبت با آت ها در این رابطه است. اما هر کدام از این یهودیان از – حرکت مردمشان به سمت قدرت ابراز شادمانی می کنند. و این احساس اشاره ای ضمنی برای تایید یهود بین الملل است، چرا که این احساس برای این وجود دارد که برنامه بین المللی International Program ایمنی وجود دارد که با بیشترین موفقیت و کم ترین موقعیت ریسک را دارد. یهودیت نه یک دموکراسی democracy بلکه یک دیکتاتوری autocracy است. البته یهودی معمولی اطلاعی ندارد! سوال اینجاست، چرا او باید به غیریهودی که تلاش می کند این موضوع را به او بگوید ناسزا بگوید؟ اگر یک یهودی ذهنش را نسبت به جملاتی که این مقاله را می سازد بسته نگه ندارد، او در معلومات خودش تایید کافی برای ظواهر تجربیاتش خواهد یافت، و او در موقعیت بهتری برای یاری در مساله ی یهود Jewish Question قرار خواهد گرفت.
با شگفت زدگی که در تصور مردان به خصوصی که ویراستار راستین استقلال دیربرن THE DEARBORN
INDEPENDENT است، برخی از گزارش ها خوانده شده که این مقالات را می سازند. به طور عمده تحت پوشش زبان یهودی Yiddish با ادعای ترجمه های این مقالات به شدت بین یهودیان غیر انگلیسی زبان سخن پراکنی کرده اند، ترجمه هایی که نه تنها تشابهی با اصل آن ندارد، بلکه در مطلب پاراگراف هایی وارد کرده اند که هرگز در اصل آن وجود نداشته است. آیا ترسی از اجازه ی خواندن این سری مقالات به یهود عادی وجود دارد؟ هیچ چیز مخرب تر از کسانی که هدفشان فروپاشی بنیاد راه حل مساله ی یهود در امریکا است،نیست که هر یهودی در یالات متحده به درستی باید بداند که چه چیزی هفته به هفته اینجا چاپ شده است. یهود تا کنون با رهبرانش به حد کافی فریب داده است.
پس حقیقت این است که حرکات پیشرو مشخص و حقیقتا خوبی در جهت کنترل زمین های کشت کتان در ایالات متحده وجود دارد. مرحله ی اول کم بها کردن ارزش داد و ستد این زمین ها تا جای ممکن بود. به بانک های مشخصی برای به حداقل رساندن تلاشهای efforts پرورش دهندگان کتان فشار وارد شده بود. آن ها گفته بودند که اگر زمین بیش تر از آن چه می گویند، کتان بکارند، پول آن را نخواهند داد. تولید کتان هم زمان با افزایش قیمت آن، کاهش یافت. و سود آن نه برای کشاورزان بلکه برای کسانی بود که پیشرفت کتان را از اولین داد و ستد تا فروش لباس کنترل کرد. کشت کتان سوددهی کم تری پیدا کرد در حالی که معاملات سهام speculationکتان سود دهی بیش تری یافت. عموم مردم مجبور بودند تا پولی که کنترل کننده های یهودی برای خرید زمین می خواستند بپردازند. خلاصه، فروش زمین کتان سودمندتر از فروش کتان شده بود.
این ها جملاتی سنجیده و محرمانه در داد و ستد زمین های کشت کتان بود. کارشناسان امور مالی یهودی Jewish financiers در نیویورک New York و لندن London این چیز ها را می دانند، حتی اگر ویراستاران و خاخام های یهودی بی اطلاع باشند.
این حرکت با اطلاع طبقه های معینی از تجار برای زمانی طولانی انجام شد، در عوض برخی مجبور شدند تا از واژه ی "فشار شرایط" the pressure of circumstances به جای "حرکت" movement استفاده کنند. اما آن ها قادر به تفسیر معنایش نبودند. بالاخره به تازگی مهم ترین تجار غیریهود در ایالات متحده قادر به توضیح چیز های مشخصی شدند. جنگ هشدار قوی بود.
این مدارک حیرت آور با عنوان "پروتکل ها" Protocols شناخته شد، با درک عمیق شان از هر عنصری از زندگی، در حالی که سرزمین Land نادیده گرفته شده بود. برنامه ی زمین در پروتکل ششم پیدا شد که یکی از کوتاه ترین این مدارک است و می توان به طور کامل آن را نقل قول کرد تا ارتباط آن را با افراط های مشخصی که در مقالات قبل بود نشان دهم:
پروتکل 6 Protocol VI
"ما باید خیلی زود شروع به ترتیب دادن انحصارهای بزرگ منابع عظیم ثروت کنیم، که حتی در همسایگی مالکیت بزرگ غیریهود وابستگی به چنان گستردگی خواهد بود که که همه ی آن ها با هم به اعتبار حکومت زمان دچار فاجعه ی عظیم سیاسی شوند. اقتصاد دانان حاضر باید با دقت اهمیت این اعتلاف را بسنجند. ما باید با هر روشی اهمیت حکومت عالی super-government مان را گسترش دهیم، این را به عنوان محافظ و نیکوکار تمام کسانی معرفی می کنیم که به طور ارادی خود را تسلیم ما کنند."اشراف غیریهودیان به عنوان یک نیروی سیاسی مرده اند. ما به آن ها برای تصمیم گیری احتیاج نداریم. اما به عنوان مالکان زمین، چون آن ها در منابع امرار معاش مستقل اند، به ما آسیب می رسانند. بنابراین، به هر قیمتی ما باید زمین هایشان را به زور بگیریم.
"بهترین روش دست یابی افزایش مالیات و وثیقه قرار دادن ملک در ازی بدهکاری است. این معیارها مالکیت زمین را در حالت اطاعت بی قید و شرط قرار خواهد داد. ناتوان از برآورده کردن نیازهایشان بدون کوچک ترین میراثی، اشراف در بین غیریهودیان به سرعت خودشان را به آتش خواهند کشید.
" هم زمان لازم است تجارت و صنعت را با زور و به خصوص سقته بازی تشویق کنیم که به عنوان یک تعدیل کننده در صنعت وظیفه اش را انجام خواهد داد. بدون سفته بازی، صنعت باعث خصوصی شدن سرمایه و گرایش به گسترش کشاورزی با آزادی زمین از قید وام بانک ها ی زمین BY FREEING THE LAND FROM
INDEBTEDNESS FOR LOANSخواهد شد. برای صنعت لازم است که زمین کشاورزی از سرمایه دار و کارگر خالی شود، و در خلال سفته بازی ثروت تمام جهان به دستان ما برسد، به این طریق غیریهودیان را تا طبقه ی کارگر به زیر می کشیم. پس غیریهودیان در مقابل ما برای حق زندگی داشتن تعظیم خواهند کرد.
"ما باید برای تخریب صنعت غیریهود، به عنوان محرکی برای این سفته بازی، در بین غیریهودیان تقاضای شدیدی برای تجملات به وجود بیاوریم. باید تمام حیله ها را برای تجملات به کار بست.
"ما دست مزدها را بالا خواهیم برد که البته برای کارگران فایده ای نخواهد داشت چرا که هم زمان ما افزایشی در هزینه ی احتیاجات اولیه ی زندگی ایجاد خواهیم کرد و ادعا می کنیم که این افزایش به دلیل کاهش کشاورزی و دام پروری است. ما هم چنین ماهرانه و به شدت منابع تولید را با تفهیم تدریجی عقاید آشوب طلبانه به مردان کاری تضعیف خواهیم کرد و آن ها را به استفاده از الکل تشویق خواهیم کرد و هم زمان ارزیابی از کوشش تمام نیروهای فرهیخته ی غیریهودیان از سرزمین شان به عمل خواهیم آورد.
"غیریهودیان موقعیت صحیحی را به موقع مرود توجه قرار نخواهند داد. ما این مطلب را با خدمتی ظاهری به طبقه های کارگر و گسترش وسیع تجربیات اقتصادی، پنهان خواهیم کرد. برای داشتن تبلیغی فعال به تئوری های اقتصادی ادامه خواهیم داد."
عناصر منطقه ای و گذرا در این جا "اشرافیت غیریهودیان" the aristocracy of the Gentiles است. باید گفت که این برنامه با کنار گذاشتن نجیب زادگان کاملا تمام نخواهد شد. یهودیت نیز دقیقا به جای یکسانی خواهند رفت. در این برنامه زیادی غلو شده است. یهودیت به خاطر خواهند آورد پادشاهانی را که هنگامی که چیزی را تخریب می کردند، هم زمان همان چیز آن ها را تخریب می کرد. شاید آخرین پادشاهی throne که از مسند خود کناره گیری کرد، پادشاه انگلستان بود چرا که ذهن انگلیسی نجابت محافظ یهودیت را دارد و بنابراین وارث دعای خیر است که این نگرش را به وجود آورده است. برای ذهن یهودی خوش بختی داشتن امپراتوری به وسعت دنیا برای پیشبرد اهداف یهودیت است. نتیجه ی کسی به دیگری خدمت کرده است شاید سرانجام شراکت تا زمانی باشد که یهودیت آماده ی غالب شدن بر بریتانیا شود، چرا که تقریبا هیچ گاه یهودیان قادر به چنین کاری نبودند. نشانه هایی از این آخرین وظیفه که تازه شروع شده است، وجود دارد.
اما عناصر همیشگی در این پروتکل زمین های یهودیان و غیریهودیان هستند. سخنی که در این حیطه نیاز به توضیح دارد درباره ی غیریهودیان به عنوان یک عنصر همیشگی است: پروتکل ها نه قصد براندازی غیریهودیان را دارند و نه اینکه جهانی بسازند که سرتاسر از جمعیتی یهودی پر شده باشد. پروتکل ها جهانی غیریهودی می خواهند که یهودیان آن را کنترل کنند. یهودیان به عنوان حاکمان و غیریهودیان به عنوان چوب بر ها و آبیارها کار کنند. چنان سیاستی یهودی که هر خواننده ی کتاب عهد عتیق آن را می شناسد و منبع قضاوت الهی درباره ی اسرائیل Israel است.
اکنون به تمام این برنامه که وابسته به زمین است توجه کنید.
"مالکان زمین*** چون آن ها در منبع امرار معاش مستقل اند برای ما مضر هستند."
این اساس تجربیپروتکل هاست. مسئله های آن ها بر سر این نیست که مالکان زمین "اشراف غیریهودی" اند، مثل رعایای لهستان Poland یا کشاورزان ایالات متحده – مالکیت زمین مالکان را می سازد، " استقلال در امرار معاش." و هر شکلی از استقلال برای موفقیت برنامه ی جهانی ویرانگر است و نوشته اند که در پروتکل ها بسیار به آن پرداخته اند و جامعیت آن تحت رهبری یهودی در جهانی که امروزه آن را می بینیم، گسترده تر شده است.
نه "کشاورزان" tillers زمین ها، نه "ساکنان" dwellers زمین ها، نه "مستاجران" tenants، نه "رعیت های کشاورز"، بلکه " مالکان زمین" owners – این نمونه برای توجه از ششمین پروتکل انتخاب شده است، چون BECAUSE آن ها " در منبع امرار معاش مستقل اند."
حال در تاریخ ایالات متحده زمانی نبوده است که به اندازه ی الآن کشاورز به راحتی زمینی برای خودشداشته باشد.رهن برای گذشته بود. هر جا تبلیغی از این مساله باشد به ما گفته می شود کشاورزان دارند "پولدار" rich می شوند. و هرگز بیش تر از صد مزرعه نبوده است!
"بنابراین با هر هزینه ای ما باید زمین هایشان را به زور بگیریم."
چگونه؟ "بهترین روش دست یابی افزایش مالیات و وثیقه قرار دادن ملک در ازی بدهکاری است. مالیات زیاد برای اینکه زمین را به هیچ وجه نگه ندارند، پول قرض می کنند تا سرمایه برای کشت کردن آن فراهم کنند.
"این معیار ها مالکیت زمین را در حالت تابعیت بی قید و شرط قرار خواهد داد."
و ما این را به کشاورزان ایالات متحده واگذار می کنیم که بگویند این کار می شود یا نه. و در منبع آینده برای این موضوع ما نشان خواهیم داد که هر گاه کوششی برای ناتوان کردن کشاورزان برای قرض گرفتن پول با روندهای مناسب انجام شده است، هر گاه سبک کردن بار "رهن وام" mortgage indebtedness در مزرعه تلاش شود، کارشناسان مالی یهودی در ایالات متحده مداخله ی بیجا کرده تا مانع آن شوند، یا خرابش می کنند تا مانع شوند، آن را آشفته می کنند تا آن جایی که کار خود را بکنند.
افزایش ناتوانی مالی کشاورز از یک طرف و افزایش فریب های صنعتی از طرف دیگر، تا حد خیلی زیادی به نتیجه رسیده اند. پروتکل می گوید: "برای صنایع لازم است که زمین را از سرمایه و کارگران خالی کند."
آیا این انجام شده است؟ آیا مزارع ایالات متحده از کارگران و سرمایه خالی شده است؟ پول برای کشاورزان سخت تر به دست می آید تا برای هر کس دیگری؛ برای کاگر نیز همین طور است، او نمی تواند آن را در هر زمانی به دست آورد.
حاصل این دو تاثیر چیست، آن یکی که بر کشتگاه و مزرعه معطوف است و دیگری که مرکز ثقلش در شهرهاست؟ این دقیقا چیزیست که پروتکل ها میگویند که این مطلب خواهد بود: دستمزدهای کاهش یافته که مایحتاج کمتری از زندگی را تهیه میکند- "ما در آن واحد باعث افزایش قیمتهای نیازهای اساسی زندگی هستیم، با ادعای اینکه این رکود بعلت افول رشد محصولات کشاورزی و احشام است."
آن یهودی که باعث ایجاد پروتکل ها شده است به ترتیب یک کارشناس امور مالی، اقتصاددان و فیلسوف درجه یک است. او میدانست دارد در مورد چه چیزی صحبت میکند. طرز عملکرد او در جهان معمول تجارت همیشه نشان میدهد که او دقیقا میدانست در حال انجام چه کاریست. اینکه پروتکل ششم چقدر خوب عمل کرده است و هنوز هم در مورد بشر خوب بکار میاید چیزیست که در برابر دیدگان هر کسی که بخواهد بدان بنگرد موجود است.
اینجا در ایالات متحده یکی از مهمترین تحرکات در راستای استقلال واقعی از قدرتهای مالی توسط کشاورزان پایه ریزی شده است. با مزیت فوق العاده کشاورز که شامل مالکیت زمین است، او مستقل در منابع معیشتی خود است. زمین کشاورزی او را تغذیه خواهد کرد خواه سرمایه داران بین المللی یهودی را خوشنود گرداند یا خیر. جایگاه او در طول زمان جایگاهی ست تسخیر ناپذیر و عمری دارد به درازای عمر درخشش خورشید و گذر فصلها. پس لازم است تا کاری کرد که این استقلال شکوفا تسخیر شده و از حرکت واماند. کشاورز پایین تر از یک وضعیت بسیار بدی قرار گرفته بود که بدتر از همه تجارت پیشگان گیر افتاده در سرمایه های قرضی (وامی) است. او در بی رحمی بیشتر از هر تولید کننده بین درجه اعلا و اسفل سیستم توزیع دزد مسلک قرار گرفته بود. کارگز بدون زمین کشاورزی رنجور بود. ملودرام کنترل مدل یهودی از کشاورز یک "دهاتی" ساخت، و خیال پردازی یهودی او را به عنوان فردی "زمخت و نافرهیخته" نشان داد، تا فرزندان و نسل او از چنین زندگی شرمنده شوند. اتحادیه غلات که بر علیه کشاورز کار میکند تحت کنترل یهود است. وقتی که واقعیت های موجود قضیه در حال مستقر شدن در راستای برنامه از قبل نوشته شده است، دیگر هیچ شکلی باقی نمیماند که کشاورز آمریکایی گرایش و رغبتی به این مسئله خواهد داشت.
این برنامه جهانی چه چیزی بدست میاورد اگر دستمزد کارگران برده کردن آنها باشد و کشاورزان مجاز به عدم پرداخت مالیات باشند؟ بنابراین برنامه دخالت در کشاورزی تا حدودی در اینجا خلاصه وار آمده است.
ولی این همه جریان نیست.
هر نویسنده این که به جد تلاش در آگاه کردن اذهان غیریهودیان در مورد مسدله یهود دارد باید اغلب احساس کند که محتویات توطئه و دسیسته پروتکل ها اینقدر بزرگ است که ذهن غیریهود را دچار تردید و گیجی کند. غیریهودیان توطئه گر نیستند. آنها نمیتوانند سرنخی را دنبال کنند که به مجراهای گمراه کننده و تاریک میرسد. کمال و تمامیت پیچیده برنامه یهودی، فرد کاملا حسابگر و دقیقی که این جزئیات زیاد را منسجم چیده است، ذهن غیریهود را خسته و رنجور میکند. این گستاخی بیش از حد خود برنامه، مبنا و پایه خطر برنامه که تکمیل یافته است را تشکیل میدهد. تنبلی ذهن غیریهود قویترین و برترین متحدی ست که برنامه جهانی دارد.
برای مثال: پس از نقل کاملا روشن سازگاری و تطابق و بیشترین احتمال رابطه بین پروتکلها و حقایق قابل توجه با ارجاع به قضیه زمین کشاورزی، نویسنده ناگزیر است بگوید، همانطور که در بالا ذکر شد، "ولی این همه اش نیست." و این ویژگی روانشناسی غیریهودیست که خواننده غیریهود حس خواهد کرد که این مطلب نگاشته شده باید همه چیز باشد (چیزی مخفی نیست) زیرا مطلب کاملی به نظر میاید. این جایی ست که ذهن یهود ذهن غیریهود را تسخیر کرده از پای درمیاورد.
غیریهودیان ممکن است کاری را به علتی خاص انجام دهند: یهود اغلب کار مشابهی را برای سه یا چهار دلیل انجام میدهد. غیریهود میتواند تا این حد بفهمد که چرا سرمایه داران یهودی به دنبال کنترل زمین به منظور ممانعت از گسترش استقلال کشاورزی هستند که همانطور که پروتکل ششم میگوید، "برای ما مضر خواهد بود." این دلیل کاملا آشکار و واضح است.
ولی چیز دیگری هم هست. این مطلب از پروتکل دوازدهم برمیاید. این پروتکل چیزی کمتر از نشان دادن شهر بجای کشور در بازی بزرگی که در حال حاضر در معرض دید همگان است را در نظر ندارد. کنترل کامل بر شهر بوسیله نفوذ و قدرت صنعت، و کنترل روستا با اهرم قرض و بدهی، بازیگران پنهان را قادر خواهد کرد تا با گفتن اینکه شهر چیزهای خاصی را میطلبد، روستا را پیشرفت دهند و سپس با گفتن اینکه شهر مطالبات خاص خود را دارد شهر را به جلو ببرند و نتیجه این کار از هم جدا کردن شهرنشین ها و کشاورزان و سپس استفاده از ایندو علیه یکدیگر است.
به این وضوح و روشنی و گستاخی بنگرید، اکنون به اطمینان در کمال آرامش، که همه در این برنامه که مطرح شده جای دارد.:
"برآوردهای ما دست یافتنی ست، به ویژه در نواحی روستایی. اینجاست که ما باید ضرورتا آن دسته از علایق و بلندپروازی هایی را که همواره میتوانیم بر علیه شهر بدان دست آویزیم را تحریک کنیم، با نشان دادن آنها به شهرها به عنوان رؤیاها و بلندهمتی هایی برای استقلال بر بخشی از سرزمین. این البته واضح است که منبع تمام اینها دقیقا شبیه یکدیگر است و نیز این مأخذ نیز از ما سرچشمه میگیرد. برای ما لازم است که پیش از اینکه تمام قدرت را در اختیار گیریم مسائل را آنگونه که باید طراحی کنیم، از زمانی تا زمانی دیگر، شهرها میبایست تحت نفوذ نظرات و آراء در نواحی شهری قرار گیرد که این کار توسط ماموران ما از قبل طراحی شده است***"
آغاز بازی اینگونه طراحی شده است- برای گول زدن شهر و زمین (روستا) برای اینکه در برابر هم قرار گیرند، که در پایان، توطئه گر از هر کدام استفاده میکند تا با قدرت بشتر برنامه خود را اثبات کند. در روسیه هر دو تمهید و تدبیر کاری افتاده است. رژیم اسبق در شهرها بنیان نهاده شد، متقاعد شده بود که قدرت را باید اعمال کند زیرا رژیم ساخته شده بود تا بقبولاند کشاورزان و روستاییان روسی درخواست آنرا داشتند. پس وقتی شوروی قدرت را به زور بدست گرفت، آنها رعایا را بر زمینی مسلط کردند که شهرنشینان خواستار آن بودند. شهریان به روستا توجه داشتند و الآن این روستاها هستند که از شهرها حرف شنوی دارند و چشمشان بسوی آنهاست.
اگر شما هرنوع تلاشی را میبینید که شهر و روستا را تقسیم به دو جناح مخالف میکند، این پاراگراف را از پروتکل دوازدهم به یاد آورید.این زهر و سم در حال حاضر کاریست. آیا تا کنون شنیده اید که ممنوعیت چیزی بود که نواحی دورافتاده و کم جمعیت را به زور بر فراز شهرها قرار داد؟آیا تا حالا شنیده اید که بیشترین بهای زندگی برای از حد گذشتن منافع کشاورز بود؟ -البته منافعی که او هرگز بدست نیاورد.
یک آسیب بزرگ در این برنامه کنترل جهانی میتوانست ساخته شود اگر شهروندان و روستانشینان میتوانستند ذهنیات یکدیگر را درک کنند، نه از سخنوران فضول و خودگمارده، بلکه مستقیما از یکدیگر. شهر و روستا بخاطر اشتباه کاری بیگانگان در حال حرکت عکس هم هستند و در عرصه ای وسیعتر سایه گناه آلود برنامه جهانی رخ مینماید.
بگذارید تا کشاورزان و روستاییان به گذشته بنگرند که روزگار پیش روی غیریهود است در روستایشان یا نقاط بازرگانی اصلی، به گذشته آنها بنگرند به هدایتگران واقعی که پنهان هستند.
/ج