مسیر جاری :
دانم که وفا ز دل برانداخته ای
با آنکه مرا عدوست در ساخته ای
دل را ز وفا چرا بپرداخته ای
مانا که مرا تمام نشناخته ای
ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای
گویی که کف حاتم طایی شده ای
نه نه که کف دست علایی شده ای
زان مایه رحمت خدایی شده ای
ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی
ای دم سردی تو ای دل از دم گرمی
ای عشق خمش باش که بس بی شرمی
ای هجر برو که سخت بی آزرمی
روزی که چو باد پیش من برگذری
دردسر و رنج دل و خون جگری
وآن شب که چو مه به روی من در نگری
نور جگر و قوت دل و تاج سری
مفروق دو دیده ای و مقرون دلی
دل هر چه بیندیشد مضمون دلی
تا ظن نبری که هیچ بیرون دلی
در خون دلم مشو که در خون دلی
مرهم گفتم تو با دل ریش همی
تا بندیشم من از بدانیش همی
نعمت شودم زمان زمان بیش همی
یادم ناید ز نعمت خویش همی
از شیرینی چون به سخن بنشینی
از دو لب خود شکر به دامن چینی
در بوسه لب تو گویدم می بینی
هرگز شکر سرخ بدین شیرینی
چندان داری ز حسن و خوبی مایه
کز حور بهشت برتری صد پایه
پیرایه چرا بنددت ای مه دایه
نورست مه دو هفته را پیرایه
هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه
گریان باشم تا به گه بانگ خروه
همقامت تو چو سرو بینم بر کوه
هرگز نشوم ز دیدن کوه ستوه
آمد بر من به چشمکان خواب زده
سر تا به قدم به عنبر ناب زده
همچون دل من دو زلف را تاب زده
رخ چون گل نو شکفته بر آب زده
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...