همه امید من آقا به مهربانی توست

نظر به حال دلم کن که سرد و خاموش ست همه امید من آقا به مهربانی توست دوباره این دل شیدا مسافر راه ست مسیر عاشقی ام صحن جمکرانی توست

دل ما در شب هجران تو به گریه خوش است

جهل و غفلت نتواند که اسیرش سازد آنکه نذر فرجت ذکر دمادم دارد دل ما در شب هجران تو به گریه خوش است زخم این درد بجز اشک چه مرهم دارد؟

قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد

دیده هامان ز فراق است که بارش دارد قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد چشم پر خون من هر سال ز دوری و فراق روزهایی که نبودید شمارش دارد گرچه از...

ای انتظار آخر چشم انتظار ها

در حسرت تو خون شده چشم نگارها ای انتظار آخر چشم انتظار ها ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد نشناخته اگرچه تو را دیده بارها

به راه مانده نگاهم بیا گل نرگس

گرفته قلبم  و آه، هم مدد مرا ندهد برای درد فراقت کسی دوا ندهد به راه مانده نگاهم بیا گل نرگس کسی به جز تو پناهی به بینوا ندهد

کاش می آمدی و با تو جهان گل می کرد

کاش می آمدی و با تو جهان گل می کرد از گلستان رُخت گلشنِ جان گل می کرد می شکفت از قدمت خنده به لب های زمین با تماشای حضورِ تو زمان گل می کرد

سفیر فاطمه با ذوالفقار آمدنی است

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند دلم به هجر تو آقا کنارآمدنی است به انتقام شهیدان عصر عاشورا سفیر فاطمه با ذوالفقار آمدنی است

دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها

دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها دل هوای دیدن دل دار دارد جمعه ها صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان یار با ما وعده ی دیدار دارد جمعه ها

غبار مقدم تو، توتیای چشمانم

غبار مقدم تو، توتیای چشمانم ز هجر تو شده ابری هوای چشمانم سحر که سفرۀ دل وا کنم به راز و نیاز فقط وصال تو باشد دعای چشمانم

کدام جمعه‌ موعود می‌زنی لبخند

کدام جمعه‌ موعود می‌زنی لبخند  به این جهان که پر از قحطی تبسم شد؟ برای آمدنت جمعه‌ای معین کن  که هفته‌ها همه‌شان خالی از ترنم شد