خردمندی چنین گفته است: هیچ نعمتی نباشد که آن را حاسدی نباشد مگر تواضع.

شخصی از خردمندی حکمتی پندآموز خواست، گفت: بدان که هرکه کبر پیش گیرد، او را از تنها بودن چاره نیست!

از خردمندی پرسیدند: فضل چیست؟ گفت:‌ سه چیز؛ یکی فضل طبیعت و دیگر فضل ادب و دیگری فضل دانش.

از بزرگی پرسیدند: چه کنیم تا ما را دشمن کمتر بُوَد؟ گفت: کسی را از کار و حال خویش آگاه مساز!

از سخنوری پرسیدند: مایه همه قوّت‌ها چیست؟ گفت:‌ توکل بر خدای عزوجل.

از اسکندر پرسیدند: از خصلت‌ها کدام ستوده‌تر؟ گفت: پیوستن به خدای عزوجل و نیکی کردن به پدر و مادر و پذیرفتن ادب و رحمت کردن بر خلق خدای عزوجل!

شخصی از حکیمی حکمتی خواست. حکیم گفت: اگر از آن که فرمانده توست، اندیشناکی، بر آن کس که فرمان‌بر توست، رحم کن!

شخصی از «ارسطو»، فیلسوف بزرگ، رهنمونی راه‌گشا خواست. وی چنین گفت‌: «هیچ فخر نیست، در آن چیز که به زوال و نابودی موسوم است و هیچ غنا نیست، در...

شخصی از صاحب‌دلی پند و اندرز حکمت‌آمیز طلب کرد و چنین پاسخ شنید: از نفْس خویش برحذر باش و آن را اسیر کن، از بیم آنکه مبادا او تو را اسیر کند...

از بزرگی پرسیدند: چه چیزی بهتر است که خدا به بنده دهد؟ گفت: خُلق نیکو.