لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی‌ادبان؛ هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم.

نقل است امام خمینی(ره) پس از بازگشت از پاریس به قم آمد و به زیارت اهل قبور در قبرستان شیخان رفت. ایشان قسمتی از عمامه‌اش را باز کرد و با آن غبار...

گویند شخصی در سفر، در میانه راه به چاهی رسید. کنار آن چاه اتراق کرد، میخی از چوب ساخت، بر زمین کوفت و اسب خود را به آن میخ بست و به غذا خوردن...

شخصی از صاحب‌دلی رهمنونی سودمند و ره‌گشا خواست، وی گفت: بدان که ابلیس به پنج علت بدبخت شد؛ به گناه خود اقرار نکرد؛ از کرده‌اش پشیمان نشد؛ خود...

حکیمی خردمند در پاسخ شخصی که از او طلب پند و موعظه حکیمانه کرد، چنین گفت: از دنیا دست بردار، پیش از آنکه او از تو دست بردارد؛ برای مرگ آماده...

گویند شخصی از فیلسوف بزرگ، افلاطون اندرزی دلنشین و نغز طلب کرد، وی چنین پاسخ داد: «هرچند دانا باشی، خود را نادان شمار و آنچه نمی‌دانی، از آموختنش...

شخصی از بزرگی توصیه‌ای سودمند خواست، چنین پاسخ شنید: بدان که در قیامت، افزون بر خداوند که شاهد تمام اعمال ماست، شاهدانی نیز بر اعمال ما گواهی...

بزرگی در کلامی نغز و سودمند گفته است: به پدر و مادر خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و از نگاه بد به نوامیس دیگران چشم بپوشید تا...

گویند حکیمی خردورز از باب توصیه به شخصی پندپذیر چنین گفت: سود سکوت از سود سخن بیشتر و زیان سخن از زیان خاموشی بیشتر است. همچنین، سرّ کسی را فاش...

شخصی نزد عارفی رفت و کاغذی زرین به او داد و گفت: این کاغذ زرین را از من بستان! عارف گفت: من با خدا پیمان بسته‌ام که جز او، از کسی چیزی نستانم....