ما همه چشميم و تو نور اي صنم
ما همه چشميم و تو نور اي صنم شاعر : سعدي چشم بد از روي تو دور اي صنم ما همه چشميم و تو نور اي صنم هر که ببيند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هيچم نماند در همه عالم به اتفاق
هيچم نماند در همه عالم به اتفاق شاعر : سعدي الا سري که در قدم يار مي‌کنم هيچم نماند در همه عالم به اتفاق الا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن کس که از او صبر محالست و سکونم
آن کس که از او صبر محالست و سکونم شاعر : سعدي بگذشت ده انگشت فروبرده به خونم آن کس که از او صبر محالست و سکونم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز دستم بر نمي‌خيزد که يک دم بي تو بنشينم
ز دستم بر نمي‌خيزد که يک دم بي تو بنشينم شاعر : سعدي بجز رويت نمي‌خواهم که روي هيچ کس بينم ز دستم بر نمي‌خيزد که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
من از تو صبر ندارم که بي تو بنشينم
من از تو صبر ندارم که بي تو بنشينم شاعر : سعدي کسي دگر نتوانم که بر تو بگزينم من از تو صبر ندارم که بي تو بنشينم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
منم يا رب در اين دولت که روي يار مي‌بينم
منم يا رب در اين دولت که روي يار مي‌بينم شاعر : سعدي فراز سرو سيمينش گلي بر بار مي‌بينم منم يا رب در اين دولت که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمي‌بينم
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمي‌بينم شاعر : سعدي دلي بي غم کجا جويم که در عالم نمي‌بينم دلم تا عشقباز آمد در او...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
من از اين جا به ملامت نروم
من از اين جا به ملامت نروم شاعر : سعدي که من اين جا به اميدي گروم من از اين جا به ملامت نروم بيم آنست که ديوانه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نه از چينم حکايت کن نه از روم
نه از چينم حکايت کن نه از روم شاعر : سعدي که من دل با يکي دارم در اين بوم نه از چينم حکايت کن نه از روم فراموشم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تو مپندار کز اين در به ملامت بروم
تو مپندار کز اين در به ملامت بروم شاعر : سعدي دلم اين جاست بده تا به سلامت بروم تو مپندار کز اين در به ملامت بروم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به تو مشغول و با تو همراهم
به تو مشغول و با تو همراهم شاعر : سعدي وز تو بخشايش تو مي‌خواهم به تو مشغول و با تو همراهم که منت آشناي درگاهم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
امشب آن نيست که در خواب رود چشم نديم
امشب آن نيست که در خواب رود چشم نديم شاعر : سعدي خواب در روضه رضوان نکند اهل نعيم امشب آن نيست که در خواب رود چشم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما دگر کس نگرفتيم به جاي تو نديم
ما دگر کس نگرفتيم به جاي تو نديم شاعر : سعدي الله الله تو فراموش مکن عهد قديم ما دگر کس نگرفتيم به جاي تو نديم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما به روي دوستان از بوستان آسوده‌ايم
ما به روي دوستان از بوستان آسوده‌ايم شاعر : سعدي گر بهار آيد و گر باد خزان آسوده‌ايم ما به روي دوستان از بوستان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما در خلوت به روي خلق ببستيم
ما در خلوت به روي خلق ببستيم شاعر : سعدي از همه بازآمديم و با تو نشستيم ما در خلوت به روي خلق ببستيم وان چه نه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي سروبالاي سهي کز صورت حال آگهي
اي سروبالاي سهي کز صورت حال آگهي شاعر : سعدي وز هر که در عالم بهي ما نيز هم بد نيستيم اي سروبالاي سهي کز صورت حال...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
عمرها در پي مقصود به جان گرديديم
عمرها در پي مقصود به جان گرديديم شاعر : سعدي دوست در خانه و ما گرد جهان گرديديم عمرها در پي مقصود به جان گرديديم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بگذار تا مقابل روي تو بگذريم
بگذار تا مقابل روي تو بگذريم شاعر : سعدي دزديده در شمايل خوب تو بنگريم بگذار تا مقابل روي تو بگذريم هم جور به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما دل دوستان به جان بخريم
ما دل دوستان به جان بخريم شاعر : سعدي ور جهان دشمنست غم نخوريم ما دل دوستان به جان بخريم گو بزن جان من که ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترک يار عزيز نتوانيم
ترک يار عزيز نتوانيم شاعر : سعدي ما گدايان خيل سلطانيم ترک يار عزيز نتوانيم بنده را نام خويشتن نبود شهربند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390