چه خوشست
چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی
چهارشنبه، 9 تير 1395
چشم به راه
به تماشای طلوع تو، جهان چشم به راه به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه به تماشای تو ای نور دل هستی، هست آسمان، کاهکشان کاهکشان چشم به راه
چهارشنبه، 9 تير 1395
چرا نمی‌آیی؟
طلايه دار محبت چرا نمي‌آيي؟ تو نور چشمي مايي چرا نمي‌آيي؟ كجا روم كه شود بر ميان ما واسط؟ تو را به جان عمويت چرا نمي‌آيي؟
چهارشنبه، 9 تير 1395
جهان جود و کرم پيشواي يزداني
زهي جمال رخش کرده پرتو افشاني به ماه چارده و آفتاب رخشاني زهي ولي خدا قطب عالم امکان جهان جود و کرم پيشواي يزداني
چهارشنبه، 9 تير 1395
جمعه‌ها
جمعه‌ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندی است که در کار زمین حیرانم مانده‌ام بی تو چرا باغچه‌ام گل دارد
چهارشنبه، 9 تير 1395
تمنا
كي رفته‌اي ز دل كه تمنا كنم تو را كي بوده‌اي نهفته كه پيدا كنم تو را غيبت نكرده‌اي كه شوم طالب حضور پنهان نگشته‌اي كه هويدا كنم تو را با صد هزار...
چهارشنبه، 9 تير 1395
تماشاى طلوع
به تماشاي طلوع تو، جهان چشم به راه به اميد قدمت، كون و مكان چشم به راه به تماشاي تو اي نور دل هستي، هست آسمان كاهكشان، كاهكشان چشم به راه
چهارشنبه، 9 تير 1395
تسبيح تو
روشن از روي تو آفاق جهان مي‌بينم عالم از جاذبه‌ات در هيجان مي‌بينم شورش بلبل و جان بازي پروانه و شمع همه از عشق تو اي مونس جان مي‌بينم
چهارشنبه، 9 تير 1395
تسبیح و یاد او
باید سلام کرد به تسبیح و یاد او بر صبح و بر سپیده و بر بامداد او بر او درود و خیر کثیر وجود او بر حالت قیام و رکوع و سجود او
چهارشنبه، 9 تير 1395
تا به كي؟
تا به كي دل را ز هجران تو دلداري دهم تا به كي با ناله قلب خسته را ياري دهم تا به كي با اشك سوزان و نوایي سوخته اين دل بيمار شيدا را پرستاري دهم
چهارشنبه، 9 تير 1395
بينم تو را؟
من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را افتاده بر خاک درت، خوش آن‌که آیی بر سرم تو زیر پا بینی و من بالای...
چهارشنبه، 9 تير 1395
بیدار شوم
حق دوباره کرمی کرد که بیدار شوم با نگاه تو گل فاطمه هشیار شوم از ازل گر دل من بر تو ارادت کردست مادرت خواست که من بر تو گرفتار شوم
چهارشنبه، 9 تير 1395
بی چاره من
بی چاره من به هر چه رسیدم سراب بود افسوس هر چه نقشه کشیدم بر آب بود عمری به انتظار نشستم ولی چه سود وقتی تو آمدی دل من غرق خواب بود
چهارشنبه، 9 تير 1395
بهار من
بهار آمد، بهار من نيامد گل آمد، گلعذار من نيامد برآوردند سر از شاخ، گل‌ها گلي بر شاخسار من نيامد
چهارشنبه، 9 تير 1395
به حال خرابم دعا کنی
کی می‌شود به حال خرابم دعا کنی نام مرا میان قنوتی صدا کنی عمری است کوچه گرد دیار محبتم شاید دلت بسوزد و شاید و عطا کنی با درد هم نشینم و با غصه...
چهارشنبه، 9 تير 1395
بوی گل نرگس
امشب رسد از سامره بوی گل نر گس گل‌ها همه چشمند به سوی گل نر گس بگرفته همه خوی به خوی گل نرگس نرگس زده لبخند به روی گل نرگس
سه‌شنبه، 8 تير 1395
برای رفتن تا آسمان
بالی برای رفتن تا آسمان بده راهی برای دیدن رویت نشان بده ما مردمان ساده دل این زمانه‌ایم اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده
سه‌شنبه، 8 تير 1395
بر سر راهت
مى‌نشینم چو گدا بر سر راهت اى دوست شاید اُفتد به من خسته نگاهت اى دوست به امیدى که ببینم رخ زیباى تو را مى‎نشینم همه شب بر سر راهت اى دوست...
سه‌شنبه، 8 تير 1395
بدون شما، ما نمی‌شود
اين من وَ او بدون شما، ما نمي‌شود با تو سكوت، غرق معمّا نمي‌شود با ديده‌اي كه باز به نامحرمان شده مي‌خواستم ببينمت، امّا نمي‌شود اينجا ميانِ...
سه‌شنبه، 8 تير 1395
باغ را زینت کنید
لاله‎های نرگس! امشب باغ را زینت کنید باغ را زینت کنید از باغبان دعوت کنید با گل دامان نرجس لحظه‎ای خلوت کنید تا سحر با آن نگار نازنین صحبت کنید...
سه‌شنبه، 8 تير 1395