سه برادر
یكی بود،‌یكی نبود. پادشاهی بود و سه پسر داشت. دو تا كور كور بودند و آن یكی چشم نداشت. پسری كه چشم نداشت، روزی خواست كه به شكار برود. رفت به اسلحه...
جمعه، 28 آبان 1395
كچل و شیطان
یكی بود، یكی نبود. كچلی بود كه برای مردم گاو می‌چراند و همه از كارش خیلی راضی بودند. روزی كه گاودارها دور هم جمع شده بودند و از این در و آن در...
جمعه، 28 آبان 1395
حضرت سلیمان و جغد کوچولو
روزی بود، روزگاری بود. حضرت سلیمان که فرمانروای تمام جانوران بود، با زنی ازدواج کرد. روزی این زن به حضرت سلیمان گفت: «یک قالیچه‌ی قشنگ و یک رختخواب...
جمعه، 28 آبان 1395
مردی كه به آن دنیا رفت و برگشت
در زمان‌های قدیم، مردی تو دهی زندگی می‌كرد و كارش سلمانی بود. ثروت این مرد از حد و حساب گذشته بود و تو این دنیا هیچ غم و غصه‌ای نداشت، جز این...
پنجشنبه، 27 آبان 1395
جن و شاطر
در زمان‌های خیلی قدیم، مرد شاطری زندگی می‌كرد و این بابا مقداری گندم داشت. یك روز صبح از خانه بیرون رفت و زمینش را شخم زد. غروب كه به خانه برگشت،...
پنجشنبه، 27 آبان 1395
سگ پاكوتاه
روزی بود، روزگاری بود. سه تا خواهر بودند كه تمام مال و منالشان یك نردبان بود و یك آسیاب دستی و یك سگ پا كوتاه. نردبان را خواهر بزرگه برداشت و...
پنجشنبه، 27 آبان 1395
تنبل
روزی بود، روزگاری بود. یه بابای تنبلی بود كه پسر لاغر و ضعیفی داشت به اسم لطیف. زن تنبل كه از دست شوهرش عاجز شده بود، روزی به زن همسایه گفت:‌...
پنجشنبه، 27 آبان 1395
رد پای ادیپ در بوف کور
بوف کور صادق هدایت از عقده‌ی ادیپی بی‌نصیب نمانده است. آقای محمدعلی همایون کاتوزیان در نقد چنین نظری می‌نویسد: «ادعای اینکه هدایت یا گوینده‌ها...
پنجشنبه، 27 آبان 1395
پرنده‌ی آبی
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود كه هرچه زن می‌گرفت، بچه‌دار نمی‌شد. روزی درویشی به قصر این پادشاه آمد و سیبی به او داد و گفت:...
چهارشنبه، 26 آبان 1395
پسر شاه پریان
روزی بود و روزگاری بود. زن و مردی بودند كه هفت تا دختر داشتند یك روز مرد، زن و بچه‌هایش را جمع كرد و گفت:‌ «من می‌خواهم به مسافرت بروم. هركس...
شنبه، 22 آبان 1395
ملك خورشید
یكی بود، یكی نبود. غیر از خدا هیچكی نبود. در زمان‌های خیلی قدیم، پادشاهی بود كه پسری داشت به نام ملك خورشید. ملك خورشید كه بزرگ شد، روزی پادشاه...
شنبه، 22 آبان 1395
داستان‌های ایران قبل و بعد از شاهنامه
نظم شاهنامه موجب گردید که ادبیّات ماقبل اسلامی و داستان‌های پهلوانی و حماسی ایران در میان ایرانیانی که مسلمان شده بودند بار دیگر متداول شود و...
جمعه، 21 آبان 1395
یوسف و زلیخای فردوسی
خیال می‌کنم امروز دیگر برای کسی شکّی باقی نمانده باشد که این قصّه منسوب به فردوسی در واقع از او نیست، جز کسانی که پس از خواندن مقالات متعدّد...
جمعه، 21 آبان 1395
اشعار مورد شکّ و مردود فردوسی
عوفی در لباب‌الألباب (ج 2 ص 33) به صراحت می‌گوید که «از وی برون شاهنامه شعر کم روایت کرده‌اند.» مع هذا در تذکره‌ها و سفینه‌ها شعرهائی به نام...
جمعه، 21 آبان 1395
ارزیابی امانت‌داری فردوسی
فردوسی طوسی متونی به فارسی و عربی در دست داشت و می‌خواست آن‌ها را نظم کند. کتاب اساسی او که شاهنامه‌ی ابومنصوری باشد از میان رفته است، امّا ترجمه‌ی...
جمعه، 21 آبان 1395
سخن سرائی فردوسی
در مقاله‌های گذشته عرض کردم که فردوسی به فکر سرودن داستان‌های قدیم ایران و ایجاد یک حماسه‌ی ملّی ایرانی افتاد، و برای این مقصود کتاب نثری را...
جمعه، 21 آبان 1395
فردوسی آفریننده
در موقعی که فردوسی طوسی در حدود سی و پنج تا چهل سال داشته است درصدد این برآمده است که آن شاهنامه‌ای را که در عهد جوانی او برحسب دستور همشهری...
جمعه، 21 آبان 1395
شاهنامه به نثر فارسی
فردوسی طوسی کتاب یا کتبی به نثر فارسی بدست آورده بود مشتمل بر داستان‌های ایرانیان یا تاریخ داستانی ایران، و از روی این کتاب یا کتب بود که شاهنامه...
جمعه، 21 آبان 1395
شور و جوش قومی در شاهنامه
فردوسی چه کرده است؟ مشتی قصه و داستانِ اساطیری و حماسی مربوط به شاهان و گوان و پهلوانان ایران در افواه ساری و در بطون کتب اوستائی و پهلوی به...
جمعه، 21 آبان 1395
فردوسی طوسی
که بود این فردوسی شاعر که شاهنامه را به نظم آورد؟ جواب این سؤال آسان نیست. حقیقت مطلب اینست که از احوال و سرگذشت شخص او مطلب حقیقی معتبر بسیار...
جمعه، 21 آبان 1395