مسیر جاری :
گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من
آهی نکنم ز بیم آزار تو من
از بیم سر غمزه چون خار تو من
خندان میرم چو گل به دیدار تو من
از چنگ قضا همی چو نتوان جستن
با چرخ چه معنی است جدل پیوستن
چه سود کند جز که همه دل بستن
تا روز چه زاید این شب آبستن
ایزد که همی کرد مرکب تن و جان
در هر عضوی مصلحتی کرد نهان
گر مفسدیی ندیده بودی به زبان
محبوس نکردیش به زندان دهان
ای پای برنجن من ای بند گران
هستم ز تو روزان و شبان جامه دران
گریان گریان در تو بزاری نگران
کاین محنت من نخواهد آمد به کران
چون قمری زار زار می نالم من
چون بلبل آلوده به خون پیراهن
چون طوطی بر وصف تو بگشاده دهن
چون فاخته طوق عشقت اندر گردن
زنده به تو مانده ام من ای جان جهان
زیرا که بدیده ام به تیمار تو جان
هر جا که موافقت درآید به میان
صد سال توان زیست به یک جا آسان
انده چه خورم چراست اندر خوردن
گر هست ز کرباس مرا پیراهن
کز نیش خسک دارم در زندان من
پوشیده به بهرمان همه جامه و تن
صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان
یک دعوی را از تو ندیدم برهان
این بس نبود شگفت زیرا به جهان
کردار گران شده است و گفتار ارزان
از کفر کشد زریر شیبانی کین
آباد کند زریر شیبانی دین
بر چرخ نهد زریر شیبانی زین
این مرتبت زریر شیبانی بین
ای برتر من کرده هزاران احسان
یک سعی کن و مرا ز زندان برهان
لیکن ز آنسان گرم نداری پس از آن
والله که مرا آرزو آید زندان
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...