مسیر جاری :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 85
الهی تا بتو آشنا شدم، از خلق جدا شدم، در دو جهان شیدا شدم، نهان بودم و پیدا شدم
نی از تو حیات جاودان می خواهم
نی عیش و تنعم جهان می خواهم
...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 87
الهی در سر خمار تو داریم در دل اسرار تو داریم و بزبان اشعار تو داریم ف اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 90
الهی اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 80
الهی مخلصان بمحبت تو مینازند و عاشقان بسوی تو میتازند، کار ایشان تو بسز که دیگران نسازند، ایشان را تو نواز که دیگران ننوازند
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 81
الهی محبت تو گُلی است محنت و بلا خار آن، آن کدام دل است که نیست گرفتار آن
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 82
الهی از هر دو جهان محبت تو گزیدم و جامهٔ بلا بُریدم و پردهٔ عافیت دریدم.
یارب ز شراب عشق سرمستم کن
وز عشق خودت نیست کن و هستم کن
از هر چه...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 83
الهی چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک بر سر.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 84
الهی مرا دل بهر تو در کار است وگر نه مرا با دل چکار است، آخر چراغ مرده را چه مقدار است ؟
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 78
الهی بر هر که داغ محبت خود نهادی، خرمن وجودش را بباد نیستی در دادی.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 79
الهی همه آتشها محبت تو سرد است و همه نعمتها بی لطف تو درد است.
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
وقتی که زندگی برایت سخت شد،یادت باشد دریای آرام،ناخدای قهرمان نمی سازد.
کوچکترين شراره ي اميد براي زائيدن عشق کافي است. «استاندال»
بسیاری از چیزهای را که می خواهیم داشته باشیم می توانیم با نشان دادن توانمندی...
پیام کوتاه وفات حضرت زینب کبری
بنگر به مرتضی که در این ماه روزه را
با بوسه از لب پسر افطار می کند
نه به اون شوري شوري نه باين بي نمكي ! «ضرب المثل ايراني»
سرش را پيراهن هم نميدونه ! «ضرب المثل ايراني»