دل کشيد آخر عنان چون مرد ميدانت نبود
دل کشيد آخر عنان چون مرد ميدانت نبود شاعر : خاقاني صبر پي گم کرد چون هم‌دست دستانت نبود دل کشيد آخر عنان چون مرد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خوي او از خام‌کاري کم نکرد
خوي او از خام‌کاري کم نکرد شاعر : خاقاني سينه‌ي من سوخت چشمش نم نکرد خوي او از خام‌کاري کم نکرد آشتي رنگي کنند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل از آن راحت جان نشکيبد
دل از آن راحت جان نشکيبد شاعر : خاقاني تشنه از آن آب روان نشکيبد دل از آن راحت جان نشکيبد دل از آن جان جهان نشکيبد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چه روح افزا و راحت باري اي باد
چه روح افزا و راحت باري اي باد شاعر : خاقاني چه شادي بخش و غم برداري اي باد چه روح افزا و راحت باري اي باد که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل بسته‌ي زلف تو شد از من چه نويسد
دل بسته‌ي زلف تو شد از من چه نويسد شاعر : خاقاني جان ساکن فردوس شد از من چه نويسد دل بسته‌ي زلف تو شد از من چه نويسد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در خوشاب را لبت سخت خوش آب مي‌دهد
در خوشاب را لبت سخت خوش آب مي‌دهد شاعر : خاقاني نرگس مست را خطت خوب سراب مي‌دهد در خوشاب را لبت سخت خوش آب مي‌دهد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه‌وار
پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه‌وار شاعر : خاقاني لب‌ها بنفشه رنگ ز تب‌هاي بيقرار پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه‌وار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سرهاي سراندازان در پاي تو اولي‌تر
سرهاي سراندازان در پاي تو اولي‌تر شاعر : خاقاني در سينه‌ي جان‌بازان سوداي تو اولي‌تر سرهاي سراندازان در پاي تو اولي‌تر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مه نجويم، مه مرا روي تو بس
مه نجويم، مه مرا روي تو بس شاعر : خاقاني گل نبويم، گل مرا بوي تو بس مه نجويم، مه مرا روي تو بس بندش از زنجير...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز خاک پاشي در دستخون فرومانديم
ز خاک پاشي در دستخون فرومانديم شاعر : خاقاني ز پاک‌بازي نقش فنا فرو خوانديم ز خاک پاشي در دستخون فرومانديم به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا چند ستم رسيده باشم
تا چند ستم رسيده باشم شاعر : خاقاني چون سايه ز خود رميده باشم تا چند ستم رسيده باشم نالان و ستم رسيده باشم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين خود چه صورت است که من پاي‌بست اويم
اين خود چه صورت است که من پاي‌بست اويم شاعر : خاقاني وين خود چه آفت است که من زير دست اويم اين خود چه صورت است که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خاطر گاو زهره شير شکار
خاطر گاو زهره شير شکار شاعر : خاقاني هم ز مي دان که شاه باز خرد خاطر گاو زهره شير شکار از من آموز دم زدن به صبوح...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سر تابوت مرا باز گشائيد همه
سر تابوت مرا باز گشائيد همه شاعر : خاقاني خود ببينيد و به دشمن بنمائيد همه سر تابوت مرا باز گشائيد همه زار ناليد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سر چه سنجد که هوش مي بشود
سر چه سنجد که هوش مي بشود شاعر : خاقاني تن چه ارزد که توش مي بشود سر چه سنجد که هوش مي بشود جان چو کف زد به دوش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
لطف ملک العرش به من سايه برافکند
لطف ملک العرش به من سايه برافکند شاعر : خاقاني تا بر دل گم بوده مرا کرد خداوند لطف ملک العرش به من سايه برافکند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد
ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد شاعر : خاقاني قباله‌دار ازل نامه‌ي ضمانش را ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چشمه‌ي خون ز دلم شيفته‌تر کس را ني
چشمه‌ي خون ز دلم شيفته‌تر کس را ني شاعر : خاقاني خون شو اي چشم که اين سوز جگر کس را ني چشمه‌ي خون ز دلم شيفته‌تر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به تعريض گفتي که خاقانيا
به تعريض گفتي که خاقانيا شاعر : خاقاني چه خوش داشت نظم روان عنصري به تعريض گفتي که خاقانيا ز ممدوح صاحب‌قران...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
وها فارسيا بالحجازي اشفع
وها فارسيا بالحجازي اشفع شاعر : خاقاني واحضر کسري ثم نعمان اتبع وها فارسيا بالحجازي اشفع و في ظلها الارواح و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390