کار گيتي را نوائي مانده نيست
کار گيتي را نوائي مانده نيست شاعر : خاقاني روز راحت را بقايي مانده نيست کار گيتي را نوائي مانده نيست يادگار اکنون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زآتش انديشه جانم سوخته است
زآتش انديشه جانم سوخته است شاعر : خاقاني وز تف يارب دهانم سوخته است زآتش انديشه جانم سوخته است کز سر دل تا ميانم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زان زلف مشک رنگ نسيمي به ما فرست
زان زلف مشک رنگ نسيمي به ما فرست شاعر : خاقاني يک موي سر به مهر به دست صبا فرست زان زلف مشک رنگ نسيمي به ما فرست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چه گويي ز لب دوست شکر وام توان خواست
چه گويي ز لب دوست شکر وام توان خواست شاعر : خاقاني چنان سخت کمان کوست ازو کام توان خاست چه گويي ز لب دوست شکر وام...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
عشق تو قضاي آسماني است
عشق تو قضاي آسماني است شاعر : خاقاني وصل تو بقاي جاوداني است عشق تو قضاي آسماني است همسايه‌ي نور آسماني است ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
طريق عشق رهبر برنتابد
طريق عشق رهبر برنتابد شاعر : خاقاني جفاي دوست داور برنتابد طريق عشق رهبر برنتابد که اين ره دامن تر برنتابد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن زمان کو زلف را سر مي‌برد
آن زمان کو زلف را سر مي‌برد شاعر : خاقاني از صبا پيوند عنبر مي‌برد آن زمان کو زلف را سر مي‌برد هر زمان زنجير...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کند آهنگ و پسش نشناسد
کند آهنگ و پسش نشناسد شاعر : خاقاني خوش نفس دارد خاقاني ليک کند آهنگ و پسش نشناسد دلبر آن به که کسش نشناسد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما از عراق جان غم آلود مي‌بريم
ما از عراق جان غم آلود مي‌بريم شاعر : خاقاني وز آتش جگر دل پردود مي‌بريم ما از عراق جان غم آلود مي‌بريم طاووس‌وار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا مرغ به آشيان فرستيم
تا مرغ به آشيان فرستيم شاعر : خاقاني خاقاني را هزار گنج است تا مرغ به آشيان فرستيم ما پيشکش تو جان فرستيم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دارم سر آنکه سر برآرم
دارم سر آنکه سر برآرم شاعر : خاقاني خود را ز دو کون بر سر آرم دارم سر آنکه سر برآرم همت ز وجود برتر آرم بر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در يک سخن آن همه عتيبش بين
در يک سخن آن همه عتيبش بين شاعر : خاقاني در يک نظر اين همه فريبش بين در يک سخن آن همه عتيبش بين چون سايه دويده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سينه پر آتشم چو ميغ از تو
سينه پر آتشم چو ميغ از تو شاعر : خاقاني چهره‌ي پر گوهرم چو تيغ از تو سينه پر آتشم چو ميغ از تو حاصلي نيست جز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي همه نيست‌ها به صنع تو هست
اي همه نيست‌ها به صنع تو هست شاعر : خاقاني هست‌ها با کمال ذات تو نيست اي همه نيست‌ها به صنع تو هست غرقه‌ي فيض...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خاقانيا به سوک خراسان سياه پوش
خاقانيا به سوک خراسان سياه پوش شاعر : خاقاني که اصحاب فقه گرد سوادش سپاه برد خاقانيا به سوک خراسان سياه پوش نزديک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو آسمان ورق عهد مقتفي بنوشت
چو آسمان ورق عهد مقتفي بنوشت شاعر : خاقاني برآمد آيت مستنجد از صحيفه‌ي حال چو آسمان ورق عهد مقتفي بنوشت برآمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم شاعر : خاقاني گويند صبر کن، نه همانا من آن کنم بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خواجه موشي است زير بر به کمين
خواجه موشي است زير بر به کمين شاعر : خاقاني گربه چشم و پلنگ خشم از کين خواجه موشي است زير بر به کمين اين يکي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي جهان داوري که دوران را
اي جهان داوري که دوران را شاعر : خاقاني عهد نامه‌ي بقا فرستادي اي جهان داوري که دوران را مدد از کبريا فرستادي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک
بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک شاعر : خاقاني بر سر روح القدس پايه‌ي گاهش سزد بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390