بانگ آمد از قنينه کباد بر خرابي
بانگ آمد از قنينه کباد بر خرابي شاعر : خاقاني درياب کار عشرت گر مرد کار آبي بانگ آمد از قنينه کباد بر خرابي ساقي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خود لطف بود چندان اي جان که تو داري
خود لطف بود چندان اي جان که تو داري شاعر : خاقاني دارند بتان لطف نه چندان که تو داري خود لطف بود چندان اي جان که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري شاعر : خاقاني داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوري خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جبهه‌ي زرين نمود چهره‌ي صبح از نقاب
جبهه‌ي زرين نمود چهره‌ي صبح از نقاب شاعر : خاقاني خنده‌ي شب گشت صبح خنده‌ي صبح آفتاب جبهه‌ي زرين نمود چهره‌ي صبح...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب شاعر : خاقاني کرد صراحي طلب، ديد صبوحي صواب شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب من...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شب روان در صبح صادق کعبه‌ي جان ديده‌اند
شب روان در صبح صادق کعبه‌ي جان ديده‌اند شاعر : خاقاني صبح را چون محرمان کعبه عريان ديده‌اند شب روان در صبح صادق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا خيال کعبه نقش ديده‌ي جان ديده‌اند
تا خيال کعبه نقش ديده‌ي جان ديده‌اند شاعر : خاقاني ديده را از شوق کعبه زمزم افشان ديده‌اند تا خيال کعبه نقش ديده‌ي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
عاشقان از زر رخساره و ياقوت سرشک
عاشقان از زر رخساره و ياقوت سرشک شاعر : خاقاني بس مفرح که ز ياقوت و زر آميخته‌اند عاشقان از زر رخساره و ياقوت سرشک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوش بر گردون رنگي دگر آميخته‌اند
دوش بر گردون رنگي دگر آميخته‌اند شاعر : خاقاني شب و انجم چو دخان با شرر آميخته‌اند دوش بر گردون رنگي دگر آميخته‌اند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
صبح چو کام قنينه خنده برآورد
صبح چو کام قنينه خنده برآورد شاعر : خاقاني کام قنينه چو صبح لعل‌تر آورد صبح چو کام قنينه خنده برآورد کوس بشارت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق
ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق شاعر : خاقاني چهار طبع مخالف شدند جفت وفاق ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر صبح پاي صبر به دامن درآورم
هر صبح پاي صبر به دامن درآورم شاعر : خاقاني پرگار عجز، گرد سر و تن درآورم هر صبح پاي صبر به دامن درآورم چون جرعه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
صبح‌دم چون کله بندد آه دود آساي من
صبح‌دم چون کله بندد آه دود آساي من شاعر : خاقاني چون شفق در خون نشيند چشم شب پيماي من صبح‌دم چون کله بندد آه دود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان
دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان شاعر : خاقاني گشت ز سير شهاب روي هوا پر سنان دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي تير باران غمت، خون دل ما ريخته
اي تير باران غمت، خون دل ما ريخته شاعر : خاقاني نگذاشت طوفان غمت، خون دلي ناريخته اي تير باران غمت، خون دل ما ريخته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ناگذران دل توئي کز طرب آشناتري
ناگذران دل توئي کز طرب آشناتري شاعر : خاقاني خاک توام به خشک جان تا به لب آتش تري ناگذران دل توئي کز طرب آشناتري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نه دل از سلامت نشان مي‌دهد
نه دل از سلامت نشان مي‌دهد شاعر : خاقاني نه عشق از ملامت امان مي‌دهد نه دل از سلامت نشان مي‌دهد نه محنت زماني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گفتم اي دل بهر دربان جلال
گفتم اي دل بهر دربان جلال شاعر : خاقاني نعل اسب از تاج دانائي فرست گفتم اي دل بهر دربان جلال تاج هفت اجرام بالائي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
قطب سپهر رفعت يعني رکاب شاه
قطب سپهر رفعت يعني رکاب شاه شاعر : خاقاني در اوج‌دار ملک رسيد از کران آب قطب سپهر رفعت يعني رکاب شاه چون باد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
حبذا قصر شمسه‌ي ملکات
حبذا قصر شمسه‌ي ملکات شاعر : خاقاني کسمان ظل آسمانه‌ي اوست حبذا قصر شمسه‌ي ملکات برده‌ي بزم خسروانه اوست مادر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390