نگه داری از کودکان بچه غول ها (2)
آن شب آنها به جشن باشکوهی دعوت شدند. ملکه رنالیا به السا گفت: "ما خیلی درباره ی مهارت خاص شما شنیده ایم. نمیخواهید کمی از جادوی خود را نشان ما...
يکشنبه، 8 بهمن 1396
نگه داری از کودکان بچه غول ها (1)
آنا چکمه های خود را میپوشد. کریستوف و اسون تا چند دقیقه ی دیگر آنجا هستند. آنها میخواهند تا دره ی ترول را ببینند تا در آن عصر, از بچه غول ها...
يکشنبه، 8 بهمن 1396
حیوان دست آموز در ایستگاه فضایی
تا جایی که می‌دانم هرگز قانونی وجود نداشته است که نگهداری حیوانات دست آموز را در ایستگاه‌های فضایی ممنوع کند. هیچ کس هم فکر نمی‌کرد چنین قانونی...
چهارشنبه، 11 اسفند 1395
حکایاتی از اهل حکمت
لقمان حکیم سیاه‌چرده بود. کسی او را به بندگی گرفت و مدّتی خدمت می‌فرمود و از روی آثار علم و حکمت مشاهده می‌نمود. روزی خواجه به رسم امتحان وی...
يکشنبه، 10 بهمن 1395
در لطایف و مواعظ مشایخ طریقت و علما و ...
مرتعش که یگانه‌ی محققان عراق است و از علمای این طایفه، چنین گفته است که «ابوعبدالله حضرمی را که از کبار صوفیان بود و بیست سال بود که سخن نگفته...
يکشنبه، 10 بهمن 1395
ذکر حکایاتِ لطیفه‌ی ملوک و نکات ظریفه‌ی سلاطین
در علم و فراست پادشاهان و ظرافت ایشان در توقیعات، ثعلبی آورده که اسکندر به پادشاه هند نوشت: «گمان می‌برم که تو از اشراری.»
يکشنبه، 10 بهمن 1395
لطائف و طرائفی از اهل بیت (ع)
در فَوائِدُالفُؤاد والدم علیه الرحمه مذکورست که روزی حضرت امیر در میان اصحاب فرمود که «من به همه‌ی عمر خود در حق کسی نه نیکی کرده‌ام نه بدی.»
يکشنبه، 10 بهمن 1395
شوخی‌های پیامبر اکرم(ص) با اطرافیان
ثابت شده است که روزی بعضی از کبار صحابه گفتند: «یا رسول الله تو با ما مزاح بسیار می‌کنی.» - یعنی این طریقه، مناسب منصب نبوّت نمی‌نماید.
يکشنبه، 10 بهمن 1395
پيشينه‌ي نثر فارسي
نثر روايي (داستاني)، زماني پديد آمد که نياز و دلبستگي به روايت سرگذشت‏ها و رويدادها احساس شد و انسان آنچه را از گذشته‌ي مردمان و جهان به خاطر...
يکشنبه، 5 دی 1395
نثر روايي معاصر ايران
اگر قرار باشد بزرگ‏ترين تحول بنيادي را که ادبيات يک کشور مي‌تواند از سر بگذراند پي بگيريم، در ايران به جهشي برمي‌خوريم که ادبيات (خاصه نثر) فارسي...
يکشنبه، 5 دی 1395
درباره‌ی «بوف‌‌کور»
بوف، بوم یا جغد در فرهنگ مردم ایران عموماً پرنده‌ای است شوم و منزوی و نامیمون. بوف بیشتر در ویرانه‌ها، در جاهای متروک، دور از آبادی و آدمی به...
دوشنبه، 1 آذر 1395
رشید خرك
در زمان‌های قدیم یك بابایی بود به اسم رشید كه به‌اش می‌گفتند رشیدخرك. این بابا مادرش را روز و شب می‌چزاند و اذیتش می‌كرد. روزی آمد پیش مادرش...
شنبه، 29 آبان 1395
آقا حسنك
در زمان‌های قدیم بیوه زنی بود كه چند تا بچه داشت. اسم بزرگه آقا حسنك بود. زنه كه نان آوری نداشت، روزی پسره را برد به دكان بزازی تا شاگرد اوستا...
شنبه، 29 آبان 1395
آسوكه‌ی مرد تاجر
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم تاجری بود كه سه تا پسر و یك دختر داشت. روزی این بابا با زن و پسرهاش بار سفر را بست و رفت به حج و دخترش را...
شنبه، 29 آبان 1395
پیه سوز طلا
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم پسر جوانی بود و هفت تا دخترعمو داشت. یكی از یكی خوشگل‌تر. هرچه مردم می‌گفتند كه یكی از دخترعموهات را بگیر،...
شنبه، 29 آبان 1395
پسر و گرگ
در زمان‌های قدیم زنی بود و پسری داشت و چند تا گوسفند. پسرش روزها گوسفندها را می‌برد بیابان می‌چراند. یك روز گرگی آمد و به پسره گفت: «ای پسر!...
شنبه، 29 آبان 1395
سه برادر
یكی بود،‌یكی نبود. پادشاهی بود و سه پسر داشت. دو تا كور كور بودند و آن یكی چشم نداشت. پسری كه چشم نداشت، روزی خواست كه به شكار برود. رفت به اسلحه...
جمعه، 28 آبان 1395
كچل و شیطان
یكی بود، یكی نبود. كچلی بود كه برای مردم گاو می‌چراند و همه از كارش خیلی راضی بودند. روزی كه گاودارها دور هم جمع شده بودند و از این در و آن در...
جمعه، 28 آبان 1395
حضرت سلیمان و جغد کوچولو
روزی بود، روزگاری بود. حضرت سلیمان که فرمانروای تمام جانوران بود، با زنی ازدواج کرد. روزی این زن به حضرت سلیمان گفت: «یک قالیچه‌ی قشنگ و یک رختخواب...
جمعه، 28 آبان 1395
مردی كه به آن دنیا رفت و برگشت
در زمان‌های قدیم، مردی تو دهی زندگی می‌كرد و كارش سلمانی بود. ثروت این مرد از حد و حساب گذشته بود و تو این دنیا هیچ غم و غصه‌ای نداشت، جز این...
پنجشنبه، 27 آبان 1395