نویسنده: یونس فرهمند
بزرگداشت خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تکریم آنان همواره مورد عنایت حکومتگران مسلمان بود؛ همین ضرورت موجب شد تا در دوره مستعین عباسی (خلافت: 248-253ق) دیوان نقابت جهت استیفای حقوق سادات شکل گیرد. (1) ابوالحسن نیز که بر حفظ نسب شرفا و جلوگیری از اختلاط آنها تأکید داشت، (2) اهتمام بسیار کرد تا امور سادات را به سامان آورد؛ این امر پس از آن رخ داد که مسلمانی مدعی شرافت بود و از مخدوم مسیحیاش نزد سلطان شکایت کرد. ابوالحسن که «از این اقدام نگران کننده متعجب شده بود، خادم و مخدوم را احضار کرد» تا صحت و سقم موضوع را بررسی کند. (3) از پی این ماجرا سلطان ابوعبدالله محمدبن عبدالرزاق، قاضی الجماعة دربار را به تفحص در این امر واداشت و قاضی ابواسحاق ابراهیم بن ابی یحیی را مأمور کرد تا کلیه مدعیان شرافت در فاس و پیرامون آن را در مجلسی با حضور قاضی الجماعة، قاضی فاس و بزرگ شرفا گرد آورند و اسمای مدعیان همراه با وضعیت اثبات یا عدم اثبات نسب آنها در دفتری بنگارند و سپس به شرفای همه شهرها، اعم از مرد و زن به گونهای مقرری دهند که جز برای رفاه بیشتر به کار مشغول نشوند. (4) با این همه، به درستی معلوم نیست که پس از این، نقابت تا چه حد تحت اشراف نهاد قضایی باقی مانده است، اما به نظر میرسد که قاضی الجماعة بر امور عالیه آن، خاصه انتساب به شرفا نظارت میکرده است.
پینوشتها:
1- خالقی، ص94. برای بررسی وظایف این نقباء نک: همو، ص145-149.
2- ابن مرزوق، ص147. در باب توجه ابوالحسن به شرفا نک: ابن مرزوق، ص151.
3- همان، همان جا.
4- همو، صص 147-148.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.