مسیر جاری :
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050831.jpg)
شما هم مي گذاريد و مي رويد
آن شب هم، مثل شب هاي قبل، در خانه اش جلسه بود. جلسه طول کشيد. مي دانستم اگر اصرار کنم که براي شام به منزل خودمان بروم، قبول نمي کند، هميشه هرچه...
يکشنبه، 6 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050830.jpg)
اين ميز باقي نمي ماند
يک روز خدمت شهيد نامجو رسيدم و جمله ي زيبايي را که به زيبايي و با خط درشت آماده نموده بودم به ايشان تقديم کردم. متن جمله اين بود: « اين ميز باقي...
يکشنبه، 6 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050829.jpg)
دعا کن اسير دنيا نشوم
سال 59 بود و مدتي از آغاز جنگ و آتش افروزي دشمن مي گذشت. با من تماس گرفت و گفت: «به زودي مراسم عقد ما برپا مي شود. دوست دارم بيايي». گفتم: «با...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050827.jpg)
اين چه سفره اي است؟
معمولاً در سپاه، سالي يک بار تا دو بار، لباس، پوتين و کلاه مي دادند. امّا « عليرضا » اغلب يک جفت پوتين کهنه مي پوشيد. لباس کارش آن قدر قديمي...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050828.jpg)
وسايلمان را کادو مي برديم !
ياران صياد براي اولين بار بود که او را چنين خشمگين مي ديدند. تيمسار شيرازي فرياد زد که: « شما چطور توانستيد بدون اجازه ي من، دست به اين کار بزنيد؟...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050826.jpg)
نمي توانم لباس نو بپوشم
سال جديد از راه رسيده بود و همه لباس هاي نو مي پوشيدند. فضاي خانه ي ما هم عطر و بوي عيد را گرفته بود: «طيبه! مامان! ببين خوشگل شدم. رضا! مامان!...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050824.jpg)
قاف قناعت
تازه از جبهه هاي جنوب آمده بود، در حاليکه يک پايش تير خورده بود. قرار بود از زاهدان به اصفهان برويم. با جراحت او، برايمان خيلي سخت بود، زيرا...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050825.jpg)
ساده و بي تکلّف
شهيد کلاهدوز، قائم مقام سپاه بود، ولي نزديک ترين کسانش از مسؤوليتش اطلاع نداشتند، روزي مادرش که براي ديدنش از قوچان به تهران آمده بود، هنگام...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050822.jpg)
پشت بام بهتر است
همان موقعها يک روز از طرف سپاه به خانه مان زنگ زدند. گفتند يک زمين به نام عباس درآمده و بيايد بگيرد. گفتيم اختيار با ما نيست با خودش تماس بگيريد....
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050823.jpg)
خشت هاي بلورين
بعد از شهادت وي، فرماندهان دوره ي عالي ايشان در تهران، نقل مي کردند: « گرم کن وي که در تهران به جا مانده بود، وصله داشت ». اين در حالي بود که...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050821.jpg)
ساده پوشي و گمنامي
يکي از کارهاي عجيب جهادگر شهيد « سيد محمدصادق دشتي » اين بود که در آن گرماي کشنده و طاقت فرساي خوزستان، در استفاده از کولر خودداري مي کرد. مي...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050820.jpg)
به اين خانه نقل مکان کن
شهيد حسين خزاري در لباس پوشيدن چنان ساده بود که از هر لباس خود مدت زيادي استفاده مي کرد؛ به حدي که کهنه مي شد. وقتي به ايشان اصرار مي کردند که...
شنبه، 5 مهر 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050819.jpg)
روح با صفا
از صبح تا شب درگير کارهاي مختلف و گردان و عمليات بود. شب که مي شد براي رفع خستگي بچه ها و ايجاد تنوع، مهماني بزرگي ترتيب مي داد. آتش درست مي...
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/00508171.jpg)
خدمت براي اسلام
هر وقت به محفلمان مي آمد، شور و شوق عجيبي در چهره ي بچه ها موج مي زد. با اين که فرمانده بود، اما در مواقع کمبود مهمات، با پاي پياده به خط دوم...
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050818.jpg)
او را خشمگين و عصباني نديدم
يک روز که شهيد و مجروح زياد داشتيم، رفتيم پيش سرگرد اقارب پرست که بعداً شهيد و سر لشکر شد. گفتم: - شما خجالت نمي کشيد؟ حيا نمي کنيد؟
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050815.jpg)
نيک نام
حاج قاسم از افراد پاک و مظلوم خطه ي سيستان بود که همه ي افراد او را به نيک نامي مي شناسند. در دوران انقلاب، در راهپيمايي ها حضور با شکوهي داشت....
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050816.jpg)
آن موقع گيلاس مي خورم
شهيد ناصر خودسياني رزمنده اي که دنيايي ازخوبي ها بود. شهامت، ايمان و صداقت در اعمال او موج مي زد. ناصر، برادر دو قلويي به نام مسعود داشت که او...
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050814.jpg)
نمي شد تشخيص داد فرمانده کيست
شير علي هيچ وقت از کارهايي که در جبهه انجام مي داد، تعريفي نمي کرد. به علت تواضع بيش از حدّ خود، خيلي کم حرف بود. فقط مي توانستي با سؤال هاي...
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050812.jpg)
شيميايي شدنش را پنهان مي کرد
در حال سحري خوردن بوديم که زنگ درب به صدا در آمد. مادر حسينعلي به طرف درب حياط دويد و آن را باز کرد. صداي او را شنيدم که مي گفت: « پسرم! اين...
شنبه، 22 شهريور 1393
![](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0050813.jpg)
پرهيز از عصبانيت
در مراسم ختم شهيد که در خانه ي پدرم بود، ديدم که رفتگر محل در مراسم هفتم حاجي شرکت کرد. به شدّت گريه و زاري مي کرد. عجب بي قراري مي کرد. گريه...
شنبه، 22 شهريور 1393
گروه بندی
برگزیده ها
تازه های مقالات
مدافعین حرم از دیدگاه حضرت آیتالله خامنه ای (حفظه الله)
عنوان جدید کلاهبرداری با موضوع همستر کامبت
همستری که شما را به آرزویتان میرساند!
اپلیکیشن تلگرام با چه هدفی بازی همستر را راهاندازی کرد؟
تاثیر بازی همستر به شبکه برق کشور
کلیک کن، پولدارشو!
از تفاوت بازی های «همستر کمبات»، «نات کوین » به چه میزان با خبر هستید؟
نظر پلیس فتا درباره بازی همستر
با همستر ثروتمند شوید!
بحران اقتصادی و ارتباط آن با اقبال به بازی همستر
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
متن زیارت عاشورا با خط درشت به همراه ترجمه + صوت
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
راهكارهای تقويت فرهنگ ايثار و شهادت در بين دانش آموزان و دانشجويان
سمبل پرندگان و معانی آنها
اسامی پسرانه زیبا و باکلاس