: کنايه Kenning
کنايه در لغت به معني پوشيده سخن گفتن و ترک تصريح است و در اصطلاح بيان آن است که لفظي به کار برند و به جاي معني اصلي يکي از لوازم آن معني را اراده...
يکشنبه، 26 شهريور 1396
سبک شناسي Stylistics
به طور کلي در تعريف سبک شناسي آن را علم مطالعه و بررسي شيوه‌هاي بيان هنري و ادبي ناميده‌اند که از بسياري جهات شکل توسعه يافته بلاغت در سنت کلاسيک...
يکشنبه، 26 شهريور 1396
سُخره حماسه Mocke Epic
سخره در لغت ريشخند، تمسخر، لاف، فسوس است و سخره حماسه در اصطلاح گونه‌اي تقليد سخره آميز ادبي است به زبان شعر. در سُخره حماسه، شاعر با تقليد از...
يکشنبه، 26 شهريور 1396
سَبک Style
سبک واژه‌اي اصلاً عربي و به معني گداختن زر و نقره است ولي اُدباي اخير سبک را به طور مجازي به معني طرز خاصي از نظم يا نثر به کار برده‌اند و تقريباً...
شنبه، 25 شهريور 1396
ویلیام فاکنر
تنها چند نویسنده را می‌توان نام برد که در قیاس با ویلیام فاکنر بر شکل و خمیرمایۀ ادبیات داستانی قرن بیستم تأثیر عمیق‌تری گذاشتند. اغلب، جیمز...
شنبه، 25 شهريور 1396
زاويه ديد Point of View=Viewpoint
زاويه در لغت به معني محل و گوشه است و زاويه ديد يعني محل يا دريچه‌ي ديدن به موقعيّتي گفته مي‌شود که نويسنده نسبت به روايت داستان اتّخاذ مي‌کند...
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
رئاليسم جادوئي Magic Realism
سبکي در ادبيات داستاني و شاخه‌اي از رئاليسم است. خاستگاه رئاليسم جادوئي کشورهاي امريکاي لاتين و کشورهاي جهان سوم بوده است. اين سبک از دهه‌ي 1920...
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
رندانه گوئي Understatement/ meiosis
نوعي مجاز و عکس اغراق است. رندانه گوئي آنست که معاني بزرگ را خُرد جلوه دهند و تأثيري سخره آميز خلق مي‌کند. رندانه گوئي در متون طنزآميز، خنده...
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
رُمانس/ منظومه رزمي/ عشقنامه Romance
رمانس به معني قصّه‌هاي خيالي منظوم يا منثوري است که به وقايع غير عادي يا شگفت انگيز توجه کند و ماجراهاي عجيب و غريب و عشقبازي‌هاي اغراق آميز...
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
دروائي/ هول و ولا / حالت تعليق Suspense
دروائي يا هول و ولا در اصطلاح نمايشنامه و داستان به حالت بلاتکليفي و انتظاري گفته مي‌شود که خواننده نسبت به سرانجام داستان دُچار آن مي‌شود.
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
درون حسّي/ همزاد پنداري/ هم ذات پنداري Empathy
نظريه‌اي است در زيباشناسي و نقد ادبي بنا به اين نظريه، درون حسّي تجربه‌اي عاطفي است که به موجب آن انسان خود را با آنچه مشاهده مي‌کند، يکي مي‌داند...
پنجشنبه، 23 شهريور 1396
حُسن تعليل Phantastic etiology
تعليل در لغت ذکر علت است و حسن تعليل در اصطلاح ادب آن است که شاعر براي مطلب خود دليلي دلپذير اما نه مطابق با واقع
چهارشنبه، 22 شهريور 1396
چهارلايه‌ي معنائي Four Levels of Meaning
انديشمندان قرون وسطي معتقد به وجود چهار لايه‌ي معنائي در آثار ادبي بودند. در اين خصوص دانته در نامه‌اي به ولي نعمت خود هدف نهائي را در تحليل...
چهارشنبه، 22 شهريور 1396
جِناس Pun / Paronomasia
جناس در لغت به معني همجنس بودن است و در بديع آن است که دو لفظ مشابه را با معاني متفاوت به کار بَرَند.
چهارشنبه، 22 شهريور 1396
چکامه / چامه Ode/ Ballad
چکامه که در متون پهلوي به صورت «چکامک» ضبط شده، در لغت به معني شعر و قصيده است و در اصطلاح ادب فارسي، به نوعي شعر روايتي در دوره‌ي ساساني اطلاق...
چهارشنبه، 22 شهريور 1396
ثبت کلامي / گونه کاربردي / سياق سخن Register
در سبک شناسي و جامعه شناسي زبان گونه کاربردي به سبک تعريف شده زبان از لحاظ بستر اجتماعي يا وضعي اطلاق مي‌شود. بسياري از حوزه‌هاي گفتمان از قبيل...
چهارشنبه، 22 شهريور 1396
تمثيل / اسلوب معادله Allegory
در لغت به معني مثال آوردن، تشبيه کردن، مانند کردن، صورت چيزي را مصور کردن، داستان يا حديثي را به عنوان امثال بيان کردن، داستان آوردن است و در...
سه‌شنبه، 21 شهريور 1396
تناقض ظاهري / شَطح / تصوير پاراداکسي Paradox
تناقض در لغت به معني با هم ضد و نقيض بودن، ضد يکديگر بودن، ناهمتائي و ناسازي است. تناقض در لفظ در صورتي است که يکي از آن دو امري را اثبات کند...
سه‌شنبه، 21 شهريور 1396
تلميح Allusion
در لغت به معني به گوشه‌ي چشم اشاره کردن، نگاه و نظر کردن است و در اصطلاح بديع از جمله آرايه‌هاي دروني است که به موجب آن در خلال سخن به آيه‌اي...
سه‌شنبه، 21 شهريور 1396
تعريض/ گوشه زني / تلويح Innuendo
تعريض در لغت به معني به کنايه سخن گفتن، سر بسته گفتن و گوشه زدن است و در اصطلاح بيان از اقسام کنايه است که موصوف آن ذکر شده باشد.
سه‌شنبه، 21 شهريور 1396