اي دلم مست چشمه‌ي نوشت
اي دلم مست چشمه‌ي نوشت شاعر : عطار در خطم از خط سيه پوشت اي دلم مست چشمه‌ي نوشت سر برون زد ز چشمه‌ي نوشت باد...
شنبه، 6 فروردين 1390
تا دل من راه جانان بازيافت
تا دل من راه جانان بازيافت شاعر : عطار گوهري در پرده‌ي جان بازيافت تا دل من راه جانان بازيافت خويش را گم کرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
تا گل از ابر آب حيوان يافت
تا گل از ابر آب حيوان يافت شاعر : عطار گرد خود صد هزار دستان يافت تا گل از ابر آب حيوان يافت جوشن آب زخم پيکان...
شنبه، 6 فروردين 1390
تا دل ز کمال تو نشان يافت
تا دل ز کمال تو نشان يافت شاعر : عطار جان عشق تو در ميان جان يافت تا دل ز کمال تو نشان يافت چون سوخته شد ز تو...
شنبه، 6 فروردين 1390
دل کمال از لعل ميگون تو يافت
دل کمال از لعل ميگون تو يافت شاعر : عطار جان حيات از نطق موزون تو يافت دل کمال از لعل ميگون تو يافت زنده شد چون...
شنبه، 6 فروردين 1390
پيشگاه عشق را پيشان که يافت
پيشگاه عشق را پيشان که يافت شاعر : عطار پايگاه فقر را پايان که يافت پيشگاه عشق را پيشان که يافت جمله مردند و...
شنبه، 6 فروردين 1390
خاک کويت هر دو عالم در نيافت
خاک کويت هر دو عالم در نيافت شاعر : عطار گرد راهت فرق آدم در نيافت خاک کويت هر دو عالم در نيافت ذره‌اي شد گرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد
زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد شاعر : عطار عشق تو مرا رانده به گرد دو جهان کرد زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
هر که را عشق تو سرگردان کرد
هر که را عشق تو سرگردان کرد شاعر : عطار هرگزش چاره‌ي آن نتوان کرد هر که را عشق تو سرگردان کرد هر که بيچاره نشد...
شنبه، 6 فروردين 1390
عزم خرابات بي‌قنا نتوان کرد
عزم خرابات بي‌قنا نتوان کرد شاعر : عطار دست به يک درد بي صفا نتوان کرد عزم خرابات بي‌قنا نتوان کرد لاجرم اين...
شنبه، 6 فروردين 1390
روي در زير زلف پنهان کرد
روي در زير زلف پنهان کرد شاعر : عطار تا در اسلام کافرستان کرد روي در زير زلف پنهان کرد همه کفار را مسلمان کرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
بي لعل لبت وصف شکر مي‌نتوان کرد
بي لعل لبت وصف شکر مي‌نتوان کرد شاعر : عطار بي عکس رخت فهم قمر مي‌نتوان کرد بي لعل لبت وصف شکر مي‌نتوان کرد وصف...
شنبه، 6 فروردين 1390
چون باد صبا سوي چمن تاختن آورد
چون باد صبا سوي چمن تاختن آورد شاعر : عطار گويي به غنيمت همه مشک ختن آورد چون باد صبا سوي چمن تاختن آورد پس از...
شنبه، 6 فروردين 1390
عاشقان از خويشتن بيگانه‌اند
عاشقان از خويشتن بيگانه‌اند شاعر : عطار وز شراب بيخودي ديوانه‌اند عاشقان از خويشتن بيگانه‌اند ايمن از تيمار دام...
شنبه، 6 فروردين 1390
پيش رفتن را چو پيشان بسته‌اند
پيش رفتن را چو پيشان بسته‌اند شاعر : عطار بازگشتن را چو پايان بسته‌اند پيش رفتن را چو پيشان بسته‌اند کز دو سو...
شنبه، 6 فروردين 1390
جان به لب آوردم اي جان درنگر
جان به لب آوردم اي جان درنگر شاعر : عطار مي‌شوم با خاک يکسان درنگر جان به لب آوردم اي جان درنگر عاجز و فرتوت...
شنبه، 6 فروردين 1390
گر ز سر عشق او داري خبر
گر ز سر عشق او داري خبر شاعر : عطار جان بده در عشق و در جانان نگر گر ز سر عشق او داري خبر گر تو هم از عاشقاني...
شنبه، 6 فروردين 1390
باد شمال مي‌وزد، طره‌ي ياسمن نگر
باد شمال مي‌وزد، طره‌ي ياسمن نگر شاعر : عطار وقت سحر ز عشق گل، بلبل نعره زن نگر باد شمال مي‌وزد، طره‌ي ياسمن نگر...
شنبه، 6 فروردين 1390
مسلمانان من آن گبرم که دين را خوار مي‌دارم
مسلمانان من آن گبرم که دين را خوار مي‌دارم شاعر : عطار مسلمانم همي خوانند و من زنار مي‌دارم مسلمانان من آن گبرم...
شنبه، 6 فروردين 1390
جانا مرا چه سوزي چون بال و پر ندارم
جانا مرا چه سوزي چون بال و پر ندارم شاعر : عطار خون دلم چه ريزي چون دل دگر ندارم جانا مرا چه سوزي چون بال و پر ندارم...
شنبه، 6 فروردين 1390