مسیر جاری :
منتخب مقالات
اسبی که دم نداشت
دو برادر بودند، یکی ثروتمند و یکی فقیر. برادر فقیر. حتی برای گرم کردن خانهاش هیزم نداشت.
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
پادشاه کوه طلایی
در زمانهای قدیم، بازرگانی زندگی میکرد که یک پسر و دختر داشت. آنها به قدری کوچک بودند که نمیتوانستند راه بروند.
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
جام طلایی
سالها پیش خان قدرتمندی به نام «سناد» تصمیم گرفت مردم خود را به سرزمین جدیدی کوچ دهد، جایی که زمینهای پر بارتر و چراگاههای سر سبزتری داشته...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
پادشاه دیوانه
روزگاری پادشاهی با همسرش به خوبی و خوشی زندگی میکرد، اما یک روز بیدلیل و یا از روی دیوانگی، از زندگی با همسر خود خسته شد و به او دستور داد...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
ماه نیمه
در سالهای خیلی دور، خواهر و برادر یتیمی زندگی میکردند. پدر و مادرشان در زمان کودکی آنها، از دنیا رفته بودند. اوایل زندگی برایشان خیلی سخت...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
زن لجباز
کشاورزی، زن لجبازی به نام «ماری» داشت. این زن آن قدر لجباز بود که هر چه کشاورز میگفت، عکس آن را انجام میداد. اگر کشاورز میگفت کاری را بکن،...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
ویولن جادویی
ارباب طمعکاری بود که خدمتکار شریف و درستکاری داشت. هر روز، اولین نفری بود که از خواب بیدار میشد و آخرین نفری بود که دست از کار میکشید. او...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
گرگ و روباه
گرگی از دست سگها فرار میکرد. به راه آبی رسید. خواست پنهان شود. روباهی توی راه آب نشسته بود. روباه با خشم دندانهای خود را فشار داد و غرید:...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
هدیهی کوتولهها
دو تا دوست بودند یکی آهنگر و یکی بازرگان. آن دو اغلب با هم به سفر میرفتند. آهنگر مردی جوان بود با صورتی ظریف و موهای زیبا؛ تنها آرزوی او این...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
ماهی سخنگو
باربر ماهیگیری بود که روزی چند ماهی دستمزد میگرفت و با زنش زندگیشان را میگذراندند.
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
دروغگو
پادشاهی بود که از دروغ گفتن خوشش میآمد. یک روز دستور داد همه جا جار بزنند: «هر کس بتواند یک دروغ درست و حسابی بگوید که من را سر حال بیاورد....
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
خانهی پدری
در زمانهای قدیم مردی زندگی میکرد که سه پسر داشت و یک خانه که با فرزندانش در آن زندگی میکرد. هر کدام از این پسرها آرزو داشتند که پس از مرگ...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
سه آرزو
در یک شب زمستانی، زن جادوگری خسته و کوفته به خانهی دهقانی رفت تا استراحت کند و گرم شود. وقتی که خانه را ترک میکرد، به زن دهقان گفت: «در عوض...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
کوه جواهرات
پیرزنی فقیر پسری به نام «میرعلی» داشت. پیرزن با نخریسی شکم خود و پسرش را سیر میکرد. وقتی میر علی بزرگتر شد، مادرش گفت: «پسرم، از امروز باید...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
میمون و روباه
یک روز حیوانات میمون را سلطان خود کردند. روباه پیش میمون رفت و گفت: «سلطان عزیز! گنجی پیدا کردهام که میخواهم آن را به تو بدهم.»
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
هاوروشچکای کوچک
دختری بود به نام «هاوروشچکا» که در خانهی ارباب کار میکرد. نخ میریسید، پارچه میبافت. ظرف میشست، غذا میپخت و کتک میخورد.
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
نردبان کهنه
در روستایی کوهستانی، مردی به نام «حمید»، با زنش «زینای» زندگی میکرد. زینای، زن جوان و زیبایی بود. آنها با آنکه تمام روز به سختی کار میکردند،...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
چوپان دروغگو
روزی چوپانی فریاد زد: «کمک کنید، گرگ آمد، گرگ آمد.» دهاتیها با چوب و چماق به طرف گله دویدند، اما وقتی به آنجا رسیدند، گرگی ندیدند. چوپان میخندید....
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
باقرقره و روباه
باقرقره روی درختی نشسته بود. روباهی از آنجا میگذشت. به طرفش آمد و گفت: «روز به خیر دوست عزیز! صدای شیرین و گرم تو را شنیدم. خدمت رسیدم تا سلامی...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
بلبل سخنگو
پادشاهی بود در مشرق زمین که درختی از جواهر داشت. میوههای این درخت همه از طلا بودند. این پادشاه سه پسر داشت که دو تای اول بدجنس بودند و سومی...
سهشنبه، 5 ارديبهشت 1396
گروه بندی
برگزیده ها
تازه های مقالات
سرگذشت خط عیلامی
ابـزار خوشنویسـی
ارکان اربعه هنر خوشنویسی
چگونه کتاب را به بهترین دوست کودک تبدیل کنیم ؟
هزینه های سرسام آور رزرو هتل مشهد واقعیت دارد؟
ویژگی های استخر ویژه کودکان
حفاظت از وسایل قیمتی در سفر
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
اصهب و ابقع کیستند؟
چهار زن برگزیده عالم
دعای هفت هیکل و خواص آن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟