عقل دنیایی و عقل عرفت یاب از نگاه مثنوی
مولانا در این ابیات، هم از عقل جزئی و دنیایی سخن می‌گوید و هم از عقل کمال‌طلب. عقل جزئی روح را به نقل می‌آورد و به سوی تباهی می‌کشاند. مولانا...
شنبه، 5 تير 1395
سطحی‌اندیشان غافل در بیان مثنوی
مولانا در بیان این که سطحی نگرانِ عافل، از شناخت حقیقی پدیده‌ها و نتایج اعمال خود و دیگران عاجزند و همواره حکم به ظاهر می‌کنند، حکایت لطیفی را...
شنبه، 5 تير 1395
مثنوی و حدشناسی در تشخیص حقایق
روی سخن مولانا با همه ی کسانی است که با معیارهای این جهانی، عوالم غیب را به داوری می کشند و رد می کنند. مولانا بر این باور است که هر کس نمی تواند...
شنبه، 5 تير 1395
کوشش مقلدانه و محققانه برای کشف حقیقت از نگاه مثنوی
سالک مقلد با سائقه‌ی خوف و رنج، راه ایمان و کشف حقیقت را در می‌نوردند، اما اولیاءالله، طریق حق را نه با سائقه‌ی بیم از دوزخ در می‌نوردند و نه...
شنبه، 5 تير 1395
مراتب آگاهی و ادراک بشر در مثنوی
مولانا مراتب آگاهی و ادراک انسان را چنین بیان می‌کند: ظنّ و علم و یقین. «ظنّ» آگاهی مبتنی بر محسوسات و مسموعات است؛ به عبارت دیگر آگاهی کسانی...
شنبه، 5 تير 1395
حکمت و رزق و روزی الهی از نگاه مثنوی
«حکمت»، علم باطن قرآن و آشنایی به عوالم غیب و حقیقت هستی است. مولانا در جای دیگر از حکمت، به نور خدا تعبیر کرده و آن را غذای روح دانسته است....
شنبه، 5 تير 1395
رابطه‌ی عقل و روح در مثنوی
مولانا می‌گوید: عقل ما سایه‌ی آن روح آزاد است و باید پای او را ببوسد و به او احترام گذارد. «جان»، همان روح انسانی است که عقل را به کار می‌اندازد....
شنبه، 5 تير 1395
فهم اسرار الهی نیازمند قابلیت و اهلیت است
انسان تا ظرفیت روحی لازم را به دست نیاورده نباید مبادرت به فهم مسائلی کند که از حیطه‌ی ادراک و تحمل او خارج است. چون در این صورت تعادل روحی و...
شنبه، 5 تير 1395
جهان پرتکاپوی معرفت در بیان مثنوی
در این جهانِ پرتکاپو، هم اسیران قید زمان به ریسمانی خاص بسته شده‌اند و هم فارغان از قید زمان. هر انسانی - مؤمن و چه غیر مؤمن - به مرتبه‌ای از...
شنبه، 5 تير 1395
دید آگاهان و ناآگاهان از نگاه مثنوی
مولانا غالباً دنیادوستان را کور و اهل معنا را «بینا» می‌خواند. او معتقد است که «کور را هرگام باشد ترس چاه». در این ابیات «استر» همان حالت انسان‌های...
شنبه، 5 تير 1395
معرفت علمی و معرفت شهودی در مثنوی
من اطمینان دارم که در این نگارش حکمتی هست اما می‌خواهم این حکمت را بهتر دریابم. عیان، مشاهده حقیقت است و «رؤیت» همان رؤیت به چشم باطن یا مشاهده...
شنبه، 5 تير 1395
جایگاه علم و ظن و صاحب یقین در مثنوی
منظور از علم در این ابیات، علم الهی است و در مقابل این علم، مولانا غالباً «ظن» و «گمان» و کلماتی از این نوع را می‌آورد و منظورش علوم ظاهری و...
شنبه، 5 تير 1395
مراتب یقین در مثنوی
آن چه انسان به چشم باطن می‌بیند با آن چه از معلم و مرشد و کتاب می‌آموزد فرق دارد. گوش ما مثل کسی است که پیام‌رسان دلدادگان و نامه‌رسان عاشقان...
شنبه، 5 تير 1395
ادراک حقایق و باده‌ی خوش‌گوار معارف در بیان مثنوی
شگفتا که چرا قوم، این جهان را که از آفتاب عالم‌تاب، روشن و درخشان شده مشاهده نمی‌کنند. این جهان مظهر شمس حقیقت و خورشید آیات ربّانی است. عجیب...
شنبه، 5 تير 1395
تأثیر نفس در عواطف عقل از دید مثنوی
زن اعرابی وقتی همسرش را استوار و ثابت قدم یافت و از مکنونات قلبی او در طی مراحل سلوک مطلع گشت، گریست. گریه‌ی زنانه دام آنهاست، اما به نظر می‌رسد...
شنبه، 5 تير 1395
تأثیر عقل و جان و عشق در بیان مثنوی
در زبان تازیان، جان (کلمه روح) مؤنث حساب می‌شود، اما این تأنیث مجازی نشانه‌ی مردی و زنی نیست. روحی که به سوی خدا می‌رود فراتر از این تفاوت‌ها...
شنبه، 5 تير 1395
مثنوی و گفتمان نفس و عقل در فقر
قصه‌ی اعرابیِ درویش و ماجرای زن او از حکایت‌های پر مضامینی است که مولانا برای طرح اندیشه و افکار بلند خویش مطرح کرده است. به نظر می‌رسد در این...
شنبه، 5 تير 1395
دانش اهل دل و اهل تن در بیان مثنوی
«اهل دل»، یعنی کسانی که از درون خود راهی به حق دارند. «علم‌های اهل دل» نیز دانشی است که بی‌واسطه از حق می‌آموزند. این‌گونه آگاهی، انسان را از...
شنبه، 5 تير 1395
جایگاه و ارزش علم و حکمت در مثنوی
مولانا برای بیان موضوع و قداست و اهمیت دانش و معرفت، داستان تاریخی را نقل می‌کند که در شاهنامه‌ی فردوسی آمده است. خلاصه‌ی داستان از این قرار...
شنبه، 5 تير 1395
نقدی از مثنوی بر فلاسفه و حکما
نظر مولانا نسبت به فلاسفه و حکما و به طور کلی اهل استدلال این است که «سخن‌های دقیق» و مستند به دلیل و برهان می‌گویند و ولع دارند که با این سخن‌ها...
شنبه، 5 تير 1395