مجمع خوبی و لطف است عذار چو مَهَش
چهره ی زیبای معشوق که مانند ماه زیباست، جای لطف و نیکویی است، ولی مهرورزی و وفاداری در او وجود ندارد.خدایا!این نعمت را نیز به او عطا فرما.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
ای معشوق که سراپای وجودت دلپسند و خوشایند و زیبا است!دل عاشق و شیدای من از عشوه و فریبندگی شیرین لب های شیرین گفتار تو شاد و مسرور است.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
در کنار آب روان و گوارا و پای درخت بید، همراه با ذوق شعری و معشوقی زیبا و دلربا و هم صحبتی با یاری شیرین رفتار و ساقی زیبا چهره ای خوش رفتار...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
در عهد پادشاه خطا بخش جرم پوش
در روزگار پادشاهی که جرم و خطا را می پوشاند و گناه می خوردن را می بخشد، حافظ از ظرف بزرگی شاب می نوشد و فقیه پرهیزکار شهر که پیش از این فتوا...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
دوش به من گفت پنهان، کاردانی تیز هوش
دیشب صاحبدل با تجربه و هوشیاری به طور پوشیده و پنهان از چشم نامحرمان رازی را با من در میان گذاشت که سزاوار و شایسته نیست که این سرّ او را از...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
ببرد از من قرار و طاقت و هوش
آن معشوق زیبای بی رحم و بی اعتنا به عاشق که صورتی لطیف دارد، آرام و صبر و عقل را از من ربوده است.معشوق اعتنایی به عاشق زار خود ندارد و صبر و...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
دیشب از کنج خلوت میکده فرشته ای از عالم غیب ندا در داد که:باده بنوش که گناه این کار مورد بخشایش پروردگار واقع می شود و او آن را می بخشد.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
هنگام سحر از فرشته ی عالم غیب مژده ای به گوشم رسید که روزگار شاه شجاع است، پس بی پروا و بی ملاحظه شراب بنوش.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
خدایا!این گل زیبا و تازه شکفته ی شاداب و خندان را که به من سپردی، از چشم زخم حسودان به تو می سپارم.خدایا!این معشوق دلربا و خندان را که چند صباحی...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
چو بر شکست صبا زلف عنبر افشانش
هنگامی که باد صبای بیمارگون و خسته جان در زلف زیبا و خوشبوی یار من پیچ و تاب پدید آورد و در لابلای حلقه های آن پیچیدن گرفت، هر عاشق دلشکسته از...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
خوشا شیراز و وضع بی مثالش
شیراز و طبیعت خرّم و هوای متعدل آن چه نیکوست.خدیا!این سرزمین را از خطر نابودی حفظ کن.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
همه ی دل مشغولی و فکر و ذکر بلبل این است که گل یارش باشد و از آنجا که عاشق صادقی است به منتهای آرزوهای خود، رسیده، اما از سوی دیگر، گل مانند...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
شراب تلخی می خواهم که قدرت مستی اش چنان باشد که پهلوانان را هم از پای در می آورد تا به این وسیله لحظه ای از دنیا و گرفتاری های آن آسوده خاطر...
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
صوفی گلی بچین و مرقّع به خار بخش
ای صوفی!از زندگی و زیبایی های آن لذت ببر و بهره ای داشته باش و این لباس پاره پاره ی نشان فقر و زهد را دور بیانداز.این زهد و پرهیز ظاهری و آزار...
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
باغبان، آرزوهای بزرگ در سر دارد و می خواهد برای مدت اندکی با گل سرخ همنشین باشد، پس باید چون بلبل بر جفای خار دوری و هجران، یعنی مشکلات روزگار،...
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
اگر دوستی دلسوز و مهربان هستی، در عهد و پیمان خود وفادار بمان.همیشه همدم خانه و گرمابه و گلستان باش!یعنی همه جا و در همه حال به عهد دوستی وفا...
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
به دور لاله قدح گیر و بی ریا می باش
در فصل شکوفایی شقایق که دشت و دمن به رنگ سرخ در می آید، جام شراب بگیر و به دور از هر گونه ریا و تظاهر بنوش و همراه با بوی دل انگیز گل سرخ در...
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
از زلف زیبا و پر پیچ و تاب معشوق که مرا بی سر و سامان کرده است، آن چنان گله و شکایت دارم که نمی توانم بگویم و خودت باید بفهمی.
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
ای یار و دلبر!برگرد و همدم این دل تنگ من شو و محرم اسرار پنهانی این سوخته در آتش عشق باش و قصّه ی درد هجران مرا بشنو.
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393
درد عشقی کشیده ام که مپرس
درد و رنجی از عشق کشیده ام و زهر فراقی از یار چشیده ام که توضیح آن آسان نیست، خودت می دانی.
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1393