باد بهار مرهم دلهاي خسته است
باد بهار مرهم دلهاي خسته است شاعر : صائب تبريزي گل موميايي پر و بال شکسته است باد بهار مرهم دلهاي خسته است از...
شنبه، 6 فروردين 1390
بده مي که بر قلب گردون زنيم!
بده مي که بر قلب گردون زنيم! شاعر : صائب تبريزي ازين شيشه چون رنگ بيرون زنيم بده مي که بر قلب گردون زنيم! به...
شنبه، 6 فروردين 1390
ما کنج دل به روضه‌ي رضوان نمي‌دهيم
ما کنج دل به روضه‌ي رضوان نمي‌دهيم شاعر : صائب تبريزي اين گوشه را به ملک سليمان نمي‌دهيم ما کنج دل به روضه‌ي رضوان...
شنبه، 6 فروردين 1390
زمين به لرزه درآيد ز دل تپيدن من
زمين به لرزه درآيد ز دل تپيدن من شاعر : صائب تبريزي شود سپهر زمين‌گير از آرميدن من زمين به لرزه درآيد ز دل تپيدن...
شنبه، 6 فروردين 1390
عقل سالم ز مي ناب نيايد بيرون
عقل سالم ز مي ناب نيايد بيرون شاعر : صائب تبريزي کشتي کاغذي از آب نيايد بيرون عقل سالم ز مي ناب نيايد بيرون تيرگي...
شنبه، 6 فروردين 1390
ز گل فزود مرا خارخار خنده‌ي تو
ز گل فزود مرا خارخار خنده‌ي تو شاعر : صائب تبريزي که نيست خنده‌ي گل در شمار خنده‌ي تو ز گل فزود مرا خارخار خنده‌ي...
شنبه، 6 فروردين 1390
زبان چو پسته شود سبز در دهن بي‌تو
زبان چو پسته شود سبز در دهن بي‌تو شاعر : صائب تبريزي گره چو نقطه شود رشته‌ي سخن بي‌تو زبان چو پسته شود سبز در دهن...
شنبه، 6 فروردين 1390
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته شاعر : صائب تبريزي برآمد از پس کوه آفتاب آهسته آهسته به ساغر نقل کرد از...
شنبه، 6 فروردين 1390
يارب از عرفان مرا پيمانه‌اي سرشار ده
يارب از عرفان مرا پيمانه‌اي سرشار ده شاعر : صائب تبريزي چشم بينا، جان آگاه و دل بيدار ده يارب از عرفان مرا پيمانه‌اي...
شنبه، 6 فروردين 1390
صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده
صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده شاعر : صائب تبريزي عيشهاي شب پريشان گشته را آواز ده صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز...
شنبه، 6 فروردين 1390
يارب آشفتگي زلف به دستارش ده
يارب آشفتگي زلف به دستارش ده شاعر : صائب تبريزي چشم بيمار بگير و دل بيمارش ده يارب آشفتگي زلف به دستارش ده دلي...
شنبه، 6 فروردين 1390
بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي
بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي شاعر : صائب تبريزي اگر ز خود نتواني، ز خانه بيرون آي بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون...
شنبه، 6 فروردين 1390
در کدامين چمن اي سرو به بار آمده‌اي؟
در کدامين چمن اي سرو به بار آمده‌اي؟ شاعر : صائب تبريزي که رباينده‌تر از خواب بهار آمده‌اي در کدامين چمن اي سرو...
شنبه، 6 فروردين 1390
دلربايانه دگر بر سر ناز آمده‌اي
دلربايانه دگر بر سر ناز آمده‌اي شاعر : صائب تبريزي از دل من چه به جا مانده که باز آمده‌اي دلربايانه دگر بر سر ناز...
شنبه، 6 فروردين 1390
اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟
اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟ شاعر : صائب تبريزي اي تماشاگاه عالم، در تماشاي که‌اي؟ اي جهاني محو رويت، محو...
شنبه، 6 فروردين 1390
اي شمع طور از آتش حسنت زبانه‌اي
اي شمع طور از آتش حسنت زبانه‌اي شاعر : صائب تبريزي عالم به دور زلف تو زنجير خانه‌اي اي شمع طور از آتش حسنت زبانه‌اي...
شنبه، 6 فروردين 1390
گر درد طلب رهبر اين قافله بودي
گر درد طلب رهبر اين قافله بودي شاعر : صائب تبريزي کي پاي ترا پرده‌ي خواب آبله بودي؟ گر درد طلب رهبر اين قافله بودي...
شنبه، 6 فروردين 1390
يک روز گل از ياسمن نچيدي
يک روز گل از ياسمن نچيدي شاعر : صائب تبريزي پستان سحر خشک شد از بس نمکيدي يک روز گل از ياسمن نچيدي وز دل تو ستمگر...
شنبه، 6 فروردين 1390
سوختي در عرق شرم و حيا اي ساقي
سوختي در عرق شرم و حيا اي ساقي شاعر : صائب تبريزي دو سه جامي بکش، از شرم برآ اي ساقي سوختي در عرق شرم و حيا اي ساقي...
شنبه، 6 فروردين 1390
حجاب جسم را از پيش جان بردار اي ساقي
حجاب جسم را از پيش جان بردار اي ساقي شاعر : صائب تبريزي مرا مگذار زير اين کهن ديوار اي ساقي حجاب جسم را از پيش جان...
شنبه، 6 فروردين 1390